مافیای جذاب من
پارت ۵
از زبان ا/ ت
داشتیم میرفتیم یک ون بزرگ آمد کوک رفت در اون باز کرد
کوک : برین داخل
ا/ت: باشه
رفتیم نشستیم
جنی : ا/ت
ا/ت: بله
جنی: بیا خونه من باشه
ا/ ت: چرا
جنی : خودت رو به نفهمی نزن
یونا : راست میگه منم میام
ا/ ت : باشه
کوک : خوب چه کاری بیان خونه نامجون خونش اندازه یک شهر ۱۰ تا اتاق داره
نامجون : راست میگه
ا/ت : باشه
ته : خوب آدرس
ا/ ت: آدرس من این. ( فلان فلان ). یونا
( فلان) جنی ( فلان )
ته : اوکی
یک آهنگ بخش شد داشتیم حالا میکردیم یو نا وسایل برداشت جنی الکی به خانواده اش گفت پیش یونا می خواب برداشت بد من باید میرفتم رسیدیم
کوک : برو وسایل بردار
ا/ ت: با بغض تو گلوم گفتم : باشه
رفتم تو پر از شیشه بود بازیه قمار و آدم بابام دیدم که داره بازی میکند رفتم بالا بابام آمد
بابا ا/ت : ا/ ت کجا بودی
دیدم کمر بند در آورد منو زد
ا/ ت : ولم کن بابا هق هق
بابا ا/ ت: نه باید بزنم تور بچه بد بی مادر راستی قرار مادر جدید داشته باشی
ا/ ت : چی هق نزن بابا
بابا ا/ت : برو دیگه بس دیگه
ا/ت : باشه وسایل جمع کردم رفتم پایین بابام منو دید روش کرد پیش قمار باز گفت با داد
بابا: دختر م به شما
قمار باز : باشه آها این بیان این ببرین
بادیگارد : باشه
بادیگارد آمد نزدیک من من با چمدون فرار در ون کوک زدم باز کرد چمدون گذاشتم آمدم برم داخل
خخخخخخخخ
مممممممم
اااااااا
رررر
یی
از زبان ا/ ت
داشتیم میرفتیم یک ون بزرگ آمد کوک رفت در اون باز کرد
کوک : برین داخل
ا/ت: باشه
رفتیم نشستیم
جنی : ا/ت
ا/ت: بله
جنی: بیا خونه من باشه
ا/ ت: چرا
جنی : خودت رو به نفهمی نزن
یونا : راست میگه منم میام
ا/ ت : باشه
کوک : خوب چه کاری بیان خونه نامجون خونش اندازه یک شهر ۱۰ تا اتاق داره
نامجون : راست میگه
ا/ت : باشه
ته : خوب آدرس
ا/ ت: آدرس من این. ( فلان فلان ). یونا
( فلان) جنی ( فلان )
ته : اوکی
یک آهنگ بخش شد داشتیم حالا میکردیم یو نا وسایل برداشت جنی الکی به خانواده اش گفت پیش یونا می خواب برداشت بد من باید میرفتم رسیدیم
کوک : برو وسایل بردار
ا/ ت: با بغض تو گلوم گفتم : باشه
رفتم تو پر از شیشه بود بازیه قمار و آدم بابام دیدم که داره بازی میکند رفتم بالا بابام آمد
بابا ا/ت : ا/ ت کجا بودی
دیدم کمر بند در آورد منو زد
ا/ ت : ولم کن بابا هق هق
بابا ا/ ت: نه باید بزنم تور بچه بد بی مادر راستی قرار مادر جدید داشته باشی
ا/ ت : چی هق نزن بابا
بابا ا/ت : برو دیگه بس دیگه
ا/ت : باشه وسایل جمع کردم رفتم پایین بابام منو دید روش کرد پیش قمار باز گفت با داد
بابا: دختر م به شما
قمار باز : باشه آها این بیان این ببرین
بادیگارد : باشه
بادیگارد آمد نزدیک من من با چمدون فرار در ون کوک زدم باز کرد چمدون گذاشتم آمدم برم داخل
خخخخخخخخ
مممممممم
اااااااا
رررر
یی
۳۹.۵k
۱۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.