پارت دوم فیک انتخاب اشتباه
ویو ا.ت : به رستوران رفتیم و بعد از خوردن غذا اومدیم خونه و من خودمو کوبیدم به تخت ولی مدادم برام مسیج می اومد !گوشیمو چک کردم ی شماره ناشناس مدام تکس می داد! پس منم جوابشو دادم؟!
(علامت شخص^)
^یا رابطه ات رو با جیمین تموم می کنی یا تمومش می کنم!
*شما؟
^مین هو
ویو ا.ت: جیمین قبلا بهم گفته بود که پدرش مرده و اسمش مین هو بوده ولی من اهمیتی ندادم.
گوشیمو خاموش کردم و حاضر شدم خواستم که برم پیش موچی (اسمی که ا.ت باهاش جیمینو صدا می زد)که یهو مسیج داد ^ اگه بری مامانتو می کشم به نفعته بمونی وگرنه بابات هم ....
نکته: بابای ا.ت کیم تهیونگ به خاطر کارای شرکت الان آمریکا بود
ویو ا.ت: برگشتم و رو تخت نشستم و مشغول چت شدم
^رابطه ات رو با جیمین تموم کن
*چرا ؟
^چون خواهر و برادرید
*مطمئنی؟
^اره
*از کجا بفهمم درست میگی؟
^به رستورانی که برای نهار رفتی برو زیر میز شماره 15 ی باکس کوچیک چسبیده .
ویو ا.ت: دیگه چیزی نگفت و بلاکم کرد اومدم توی حال مامانم مشکوک شد و چون با مامانم خیلی صمیمی ام همه چیزو نشون دادم و گفتم !
(علامت مامان ا.ت @)
@وای خدای من!
*مامان چیزی شده؟
(علامت شخص^)
^یا رابطه ات رو با جیمین تموم می کنی یا تمومش می کنم!
*شما؟
^مین هو
ویو ا.ت: جیمین قبلا بهم گفته بود که پدرش مرده و اسمش مین هو بوده ولی من اهمیتی ندادم.
گوشیمو خاموش کردم و حاضر شدم خواستم که برم پیش موچی (اسمی که ا.ت باهاش جیمینو صدا می زد)که یهو مسیج داد ^ اگه بری مامانتو می کشم به نفعته بمونی وگرنه بابات هم ....
نکته: بابای ا.ت کیم تهیونگ به خاطر کارای شرکت الان آمریکا بود
ویو ا.ت: برگشتم و رو تخت نشستم و مشغول چت شدم
^رابطه ات رو با جیمین تموم کن
*چرا ؟
^چون خواهر و برادرید
*مطمئنی؟
^اره
*از کجا بفهمم درست میگی؟
^به رستورانی که برای نهار رفتی برو زیر میز شماره 15 ی باکس کوچیک چسبیده .
ویو ا.ت: دیگه چیزی نگفت و بلاکم کرد اومدم توی حال مامانم مشکوک شد و چون با مامانم خیلی صمیمی ام همه چیزو نشون دادم و گفتم !
(علامت مامان ا.ت @)
@وای خدای من!
*مامان چیزی شده؟
۲۶۳
۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.