پارت سوم
" یک هفته بعد "
جدیدا دلیل دیگه ای به دلیل اصلیم برای رفتن به دشت بنفشه ها اضافه شده بود . اول : پدرم . دوم : دیدن دختر و گوش دادن به صدای سازش . صدای زیبای سازش منو مجذوب خودش میکرد . عکس دو نفره ی من و پدرم رو که لابهلای بنفشه ها گرفته بودیم رو که داخل باکس ویلونم زده بودم نگاه کردم . زیر لب زمزمه کردم : اگر دنیا زندگی کردن تو را نمیخواهد ، هیچوقت زندگی در رویا هایت تو را پس نمیزند . اگر دقایق کند میگذرند ، تو زودگذر باش . اگر کسی را دوست داشتی ، محتاج دیگران نباش . قطره اشکی از روی گونم چکید و افتاد روی عکس . با بغضی که سال ها بود غرورم اجازه ی شکستن بهش رو نداده بود لب زدم :
ته : اگر کسی را دوست داشتی که با بی رحمی تنهایت گذاشت ، تو تنهایش نگذار .
.
.
.
__________________________________
پایان پارت سوم
نویسنده ی متن های داخل رمان خودمم کپی ممنوع
جدیدا دلیل دیگه ای به دلیل اصلیم برای رفتن به دشت بنفشه ها اضافه شده بود . اول : پدرم . دوم : دیدن دختر و گوش دادن به صدای سازش . صدای زیبای سازش منو مجذوب خودش میکرد . عکس دو نفره ی من و پدرم رو که لابهلای بنفشه ها گرفته بودیم رو که داخل باکس ویلونم زده بودم نگاه کردم . زیر لب زمزمه کردم : اگر دنیا زندگی کردن تو را نمیخواهد ، هیچوقت زندگی در رویا هایت تو را پس نمیزند . اگر دقایق کند میگذرند ، تو زودگذر باش . اگر کسی را دوست داشتی ، محتاج دیگران نباش . قطره اشکی از روی گونم چکید و افتاد روی عکس . با بغضی که سال ها بود غرورم اجازه ی شکستن بهش رو نداده بود لب زدم :
ته : اگر کسی را دوست داشتی که با بی رحمی تنهایت گذاشت ، تو تنهایش نگذار .
.
.
.
__________________________________
پایان پارت سوم
نویسنده ی متن های داخل رمان خودمم کپی ممنوع
۷.۹k
۱۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.