P1
ویولانا
سلاممممممم دوستاننننن من لانا هستمـ…(ادمین گشاده:غلط نخور معرفیت کردم همه میدونن کی هستی)
عجب عجب
خب بزار اینو بگم همینطور که میدونین من یه دوست پسر دارم که اسمش تهیونگ خیلی جذابه مدیره مدرسمه ولی هم بیخیاله درسمه و هم روش حساسه حالا ادامه ی فیک منظورمو میفهمید
پرش زمانی به ساعت ۶:۳۰
تهیونگ:پروانه کوچولوممممممم(داد)
لانا:بلهه(داد_خابالود)
تهیونگ:پاشو بیب باید بریم مدرسه هااا(داد)
لانا:اومدمممم(داد_خابالود)
رفتم دستشویی(هاهاهاها میخوای بگم چیکار کرد خارک….)رفتم لباس های مدرسمو پوشیدمو رفتم پایین
لانا:سلام عشقم(کیوت_خسته)
تهیونگ:سلام پروانه کوچولوم چیشده خسته ای(بم)
لانا:گشنمه(چشمای مظلوم)
تهیونگ:فدای اون چشمای آبیت برم اونجوری مظلومشون نکن که میمیرم واست الان برات یه لقمه ی خوشمزه درست میکنم بخور که بریم مدرست لاو
لانا:چشم(ذوق_کیوت)
تهیونگ:قربونت برم پروانم
فلش کادر به ماشین
تهیونگ:بیب خودت که میدونی باید رو پام بشینی
لانا:اهوم عشقم(کیوت(لانا کلا کیوته))
تهیونگ:خب پس بریم تو ماشین
من هیچوقت نفهمیدم که چرا تهیونگ راننده داره انگار این مافیاها هوففففف دوست دارم خودش رانندگی کنههه
تهیونگ:بیب داری به چی فکر میکنی؟
لانا:هیچی عزیزم بریم
تهیونگ:بریم
رسیدیم به مدرسم که تهیونگ گفت
تهیونگ:خب پروانم سریع برو داخل حواست هم به درست باشه هاااا منم میرم به کارها برسم(ادمین گشاده:جون عمتتتت)
لانا:چشمممممم
ویو تهیونگ
رفتم داخل که دیدم طبق معلوم بچه ها منتظرمم البته مثله اینکه تازه از دست دوست دختراشون خلاص شدن
یونگی:به به جناب کیم یادی از ما کردن
تهیونگ:من همیشه یادی از شما میکنم
جین:ایم وردواید….جان چی میگفتید
تهیونگ:هیچی…بچه ها دوست دختراتون که چیزی درمورد رییس مافیا بودنمون نفهمیدن
جیمین:نه بابا من فقط نیازه دوست دخترم نزدیک اتاق کارم بشه جرششششششششش میدم
همه بچه ها:ماهم
تهیونگ:ولی خب من بجای این کار در رو قفل میکنم
نامی:منطقیه
تهیونگ:بلی بلی
جیهوپ:…..
شرطی نداره ولی خب انرژی بدین دیگههههه
سلاممممممم دوستاننننن من لانا هستمـ…(ادمین گشاده:غلط نخور معرفیت کردم همه میدونن کی هستی)
عجب عجب
خب بزار اینو بگم همینطور که میدونین من یه دوست پسر دارم که اسمش تهیونگ خیلی جذابه مدیره مدرسمه ولی هم بیخیاله درسمه و هم روش حساسه حالا ادامه ی فیک منظورمو میفهمید
پرش زمانی به ساعت ۶:۳۰
تهیونگ:پروانه کوچولوممممممم(داد)
لانا:بلهه(داد_خابالود)
تهیونگ:پاشو بیب باید بریم مدرسه هااا(داد)
لانا:اومدمممم(داد_خابالود)
رفتم دستشویی(هاهاهاها میخوای بگم چیکار کرد خارک….)رفتم لباس های مدرسمو پوشیدمو رفتم پایین
لانا:سلام عشقم(کیوت_خسته)
تهیونگ:سلام پروانه کوچولوم چیشده خسته ای(بم)
لانا:گشنمه(چشمای مظلوم)
تهیونگ:فدای اون چشمای آبیت برم اونجوری مظلومشون نکن که میمیرم واست الان برات یه لقمه ی خوشمزه درست میکنم بخور که بریم مدرست لاو
لانا:چشم(ذوق_کیوت)
تهیونگ:قربونت برم پروانم
فلش کادر به ماشین
تهیونگ:بیب خودت که میدونی باید رو پام بشینی
لانا:اهوم عشقم(کیوت(لانا کلا کیوته))
تهیونگ:خب پس بریم تو ماشین
من هیچوقت نفهمیدم که چرا تهیونگ راننده داره انگار این مافیاها هوففففف دوست دارم خودش رانندگی کنههه
تهیونگ:بیب داری به چی فکر میکنی؟
لانا:هیچی عزیزم بریم
تهیونگ:بریم
رسیدیم به مدرسم که تهیونگ گفت
تهیونگ:خب پروانم سریع برو داخل حواست هم به درست باشه هاااا منم میرم به کارها برسم(ادمین گشاده:جون عمتتتت)
لانا:چشمممممم
ویو تهیونگ
رفتم داخل که دیدم طبق معلوم بچه ها منتظرمم البته مثله اینکه تازه از دست دوست دختراشون خلاص شدن
یونگی:به به جناب کیم یادی از ما کردن
تهیونگ:من همیشه یادی از شما میکنم
جین:ایم وردواید….جان چی میگفتید
تهیونگ:هیچی…بچه ها دوست دختراتون که چیزی درمورد رییس مافیا بودنمون نفهمیدن
جیمین:نه بابا من فقط نیازه دوست دخترم نزدیک اتاق کارم بشه جرششششششششش میدم
همه بچه ها:ماهم
تهیونگ:ولی خب من بجای این کار در رو قفل میکنم
نامی:منطقیه
تهیونگ:بلی بلی
جیهوپ:…..
شرطی نداره ولی خب انرژی بدین دیگههههه
۴.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.