fake kook
fake kook
part*¹⁷
ا.ت: پیش من
کوک: اره
ا.ت: نمیشه که
کوک: چرا نمیشه
ا.ت: باشه ولی اینو میزارم بینمون این قسمت مال من این قسمت مال تو
کوک: بچه شدی
ا.ت: بچه چیه دارم میگم که
کوک: ول کن ا.ت چیزی شده به من اعتماد نداری
ا.ت: نه
کوک: نه نداری؟ باشه من پایین میخوابم
ا.ت: منظورم این نبود خواستم بگم اعتماد دارم
کوک: خب باشه
ا.ت: بخواب دیگه
کوک: شب بخیر
ا.ت: شب بخیر
فردا صبح
چشمامو باز کردم جونگکوک ندیدم لباس خوابمو عوض کردم یک لباس ساده خونگی پوشیدم تا جونگکوک صبحونه اماده کرده
کوک: عشقم بیدار شدی
ا.ت: فک کردم رفتی
کوک: جایی ندارم برم تنها داراییم تو و این خونه این که این خونه هم ماله تو من مزاحمم
ا.ت: این چه حرفیه
کوک: بیا بشین
ا.ت: کی بلند شدی
کوک: یک ساعته
ا.ت: منم بیدار میکردی
کوک: دلم نمیومد خیلی ناز خوابیده بودی بیا صبحونتو بخور
ا.ت: ببینم چیکار کردی
کوک: میبینی
داشتیم صبحونه میخوردیم صدای ایفون اومد
ا.ت: منتظر کسی هستی؟
کوک: نه خواستم از تو بپرسم
ا.ت: شاید چینمو باشه برم درو باز کنم
کوک: باشه برو
رفتم درو باز کردم
ا.ت: بفرمایید
م:دختره دم بریده اینجایی
ا.ت: مامان تو اینجا چیکار میکنی
م: مگه نگفتی خونه دوستت میخوابی اینجا اومدی پیش یه پسر خوابیدی که هممون پیچوند
کوک: کیه عشقم
ا.ت: ها
کوک: زن عمو
م: به من نگو زن عمو حرف دهنتو بفهم چی میگی ا.ت اینجا چیکار میکرد
کوک: ا.ت اومده بود تو خونش
م: خب تو اینجا چیکار میکنی
ا.ت: مامان بزار برات توضیح میدم
م: نمیخواد توضیح بدی بیا بریم
دستمو گرفت
م: میریم خونه پدرت حسابتو برسه
ا.ت: کی بهت گفت من اینجام
م: تهیونگ
ا.ت: چی تهیونگ؟
م: حرف نزن دختر برو تو ماشین بشین
به زور گذاشتم تو ماشین رفتیم خونه
#کوک
#فیک
#سناریو
part*¹⁷
ا.ت: پیش من
کوک: اره
ا.ت: نمیشه که
کوک: چرا نمیشه
ا.ت: باشه ولی اینو میزارم بینمون این قسمت مال من این قسمت مال تو
کوک: بچه شدی
ا.ت: بچه چیه دارم میگم که
کوک: ول کن ا.ت چیزی شده به من اعتماد نداری
ا.ت: نه
کوک: نه نداری؟ باشه من پایین میخوابم
ا.ت: منظورم این نبود خواستم بگم اعتماد دارم
کوک: خب باشه
ا.ت: بخواب دیگه
کوک: شب بخیر
ا.ت: شب بخیر
فردا صبح
چشمامو باز کردم جونگکوک ندیدم لباس خوابمو عوض کردم یک لباس ساده خونگی پوشیدم تا جونگکوک صبحونه اماده کرده
کوک: عشقم بیدار شدی
ا.ت: فک کردم رفتی
کوک: جایی ندارم برم تنها داراییم تو و این خونه این که این خونه هم ماله تو من مزاحمم
ا.ت: این چه حرفیه
کوک: بیا بشین
ا.ت: کی بلند شدی
کوک: یک ساعته
ا.ت: منم بیدار میکردی
کوک: دلم نمیومد خیلی ناز خوابیده بودی بیا صبحونتو بخور
ا.ت: ببینم چیکار کردی
کوک: میبینی
داشتیم صبحونه میخوردیم صدای ایفون اومد
ا.ت: منتظر کسی هستی؟
کوک: نه خواستم از تو بپرسم
ا.ت: شاید چینمو باشه برم درو باز کنم
کوک: باشه برو
رفتم درو باز کردم
ا.ت: بفرمایید
م:دختره دم بریده اینجایی
ا.ت: مامان تو اینجا چیکار میکنی
م: مگه نگفتی خونه دوستت میخوابی اینجا اومدی پیش یه پسر خوابیدی که هممون پیچوند
کوک: کیه عشقم
ا.ت: ها
کوک: زن عمو
م: به من نگو زن عمو حرف دهنتو بفهم چی میگی ا.ت اینجا چیکار میکرد
کوک: ا.ت اومده بود تو خونش
م: خب تو اینجا چیکار میکنی
ا.ت: مامان بزار برات توضیح میدم
م: نمیخواد توضیح بدی بیا بریم
دستمو گرفت
م: میریم خونه پدرت حسابتو برسه
ا.ت: کی بهت گفت من اینجام
م: تهیونگ
ا.ت: چی تهیونگ؟
م: حرف نزن دختر برو تو ماشین بشین
به زور گذاشتم تو ماشین رفتیم خونه
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۶.۸k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.