فیلمبردار سرنوشت p12
پرش زمانی به فردا شب........
ویو ا/ت :
براش امشب یه پیرهن کوتاه کیوت آبی پوشیدم با یه صندل آبی موهام رو هم باز گذاشتم یه آرایش ملایم کردم و کیفم رو برداشتم و با جیمین به سمت خونه ی تهیونگ حرکت کردیم
چند دقیقه بعد.......
وقتی رسیدیم زنگ درو زدیم تهیونگ درو باز کرد
ته :سلام جیمینشی خوش اومدی
÷ممنون ته ته
ته :دوست دخترته کلک
÷نه بابا خواهرمه ا/ت همون عکاس کمپانی
ته :آها ،سلام ا/ت خوش اومدی جیمینشی خیلی ازت تعریف کرده
+خو بایدم بکنه خواهر به این خوبی داره
ته :میتونی باهام راحت باشی میتونی صدام کنی ته یا ته ته
+باشه ته توهم باهام راحت باش
ته :باش
÷میخوای تا فردا دم در باشیم نمیذاری بیایم تو
ته :آها یادم رفت بیاین تو همه اومدن
_________
( دوست دخترایه اعضا)
(نامی :رزی)
(جین :جیسو)
(شوگا :لیسا)
(هوپی :جو آرا)
(ته :جنی)
_________
ویو ا/ت :
وقتی وارد جمع شدیم با همه سلام کردیم اما کوک قیافش یه جوری بود انگار ازم ناراحته فک کنم فکر کرده که من دوست دختر جیمینم
ویو کوک :
وقتی ا/ت رو با جیمین دیدم انگار آب یخ رو ریختن روم صدای شکستن قلبم رو شنیدم اما ا/ت سریع دویید اومد بغلم
+سلام کوکی
_ سلام ا/ت
÷شما همو میشناسین
+معلومه داداشی اما نپرس چطوری چون ماجرا داره
÷اوک
_ داداشی
+اره دیگه منو جیمین خواهر و برادریم
_ آها (قلبم وایساد)
ویو ا/ت :
داشتیم حرف می‌زدیم و میخندیدیم که احساس شکم درد کردم وای نه عادت ماهانه شدم حالا چیکار کنم اوففففف گندش بزنن میخواستم برم دستشویی که کوکم پشتم اومد
ویو کوک :
خواستم با ا/ت حرف بزنم که لکه ی خون رو رویه پیرهنش دیدم برایه اینکه کسی نبینه و خجالت نکشه پشتش رفتم
+اممممممم کوکی.......
_ نگران نباش برات میگیرم فقط منتظرم بمون
+باشه ممنونم
ویو کوک :
رفتم پیش جیمین و صداش کردم تا بیاد تو حیاط
_ ما بیرون یکم باهم حرف میزنیم میایم
همه :اوک
÷چیشده
_ ا/ت پریود شده
÷خب
_خب که خب باید بریم براش نوار بهداشتی بگیریم
÷من از اینجور کارا سر در نمیارم تو براش میگیری
_ یه جور میگی سر در نمیارم تو بگیر انگار من هر ماه پریود میشم می‌دونم چطوریه چیکار باید بکنم تو داداشش هستی به من میگی برو براش بگیر
÷باشه بابا
داخل فروشگاه.......
÷بیا اینجا این قسمته
_ آرومتر
÷چرا طرح هایه مختلفی داره
_چمیدونم
÷بیا شبونه بگیریم
_ اوک بریم باید یه پیرهنم براش بگیریم
÷باش
_ پیراهنش آبی بود این خوبه بیا بریم
قبول دارین بیشتر از هر پیجی مینویسم🫠🍷
ویو ا/ت :
براش امشب یه پیرهن کوتاه کیوت آبی پوشیدم با یه صندل آبی موهام رو هم باز گذاشتم یه آرایش ملایم کردم و کیفم رو برداشتم و با جیمین به سمت خونه ی تهیونگ حرکت کردیم
چند دقیقه بعد.......
وقتی رسیدیم زنگ درو زدیم تهیونگ درو باز کرد
ته :سلام جیمینشی خوش اومدی
÷ممنون ته ته
ته :دوست دخترته کلک
÷نه بابا خواهرمه ا/ت همون عکاس کمپانی
ته :آها ،سلام ا/ت خوش اومدی جیمینشی خیلی ازت تعریف کرده
+خو بایدم بکنه خواهر به این خوبی داره
ته :میتونی باهام راحت باشی میتونی صدام کنی ته یا ته ته
+باشه ته توهم باهام راحت باش
ته :باش
÷میخوای تا فردا دم در باشیم نمیذاری بیایم تو
ته :آها یادم رفت بیاین تو همه اومدن
_________
( دوست دخترایه اعضا)
(نامی :رزی)
(جین :جیسو)
(شوگا :لیسا)
(هوپی :جو آرا)
(ته :جنی)
_________
ویو ا/ت :
وقتی وارد جمع شدیم با همه سلام کردیم اما کوک قیافش یه جوری بود انگار ازم ناراحته فک کنم فکر کرده که من دوست دختر جیمینم
ویو کوک :
وقتی ا/ت رو با جیمین دیدم انگار آب یخ رو ریختن روم صدای شکستن قلبم رو شنیدم اما ا/ت سریع دویید اومد بغلم
+سلام کوکی
_ سلام ا/ت
÷شما همو میشناسین
+معلومه داداشی اما نپرس چطوری چون ماجرا داره
÷اوک
_ داداشی
+اره دیگه منو جیمین خواهر و برادریم
_ آها (قلبم وایساد)
ویو ا/ت :
داشتیم حرف می‌زدیم و میخندیدیم که احساس شکم درد کردم وای نه عادت ماهانه شدم حالا چیکار کنم اوففففف گندش بزنن میخواستم برم دستشویی که کوکم پشتم اومد
ویو کوک :
خواستم با ا/ت حرف بزنم که لکه ی خون رو رویه پیرهنش دیدم برایه اینکه کسی نبینه و خجالت نکشه پشتش رفتم
+اممممممم کوکی.......
_ نگران نباش برات میگیرم فقط منتظرم بمون
+باشه ممنونم
ویو کوک :
رفتم پیش جیمین و صداش کردم تا بیاد تو حیاط
_ ما بیرون یکم باهم حرف میزنیم میایم
همه :اوک
÷چیشده
_ ا/ت پریود شده
÷خب
_خب که خب باید بریم براش نوار بهداشتی بگیریم
÷من از اینجور کارا سر در نمیارم تو براش میگیری
_ یه جور میگی سر در نمیارم تو بگیر انگار من هر ماه پریود میشم می‌دونم چطوریه چیکار باید بکنم تو داداشش هستی به من میگی برو براش بگیر
÷باشه بابا
داخل فروشگاه.......
÷بیا اینجا این قسمته
_ آرومتر
÷چرا طرح هایه مختلفی داره
_چمیدونم
÷بیا شبونه بگیریم
_ اوک بریم باید یه پیرهنم براش بگیریم
÷باش
_ پیراهنش آبی بود این خوبه بیا بریم
قبول دارین بیشتر از هر پیجی مینویسم🫠🍷
۱۰.۸k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.