بی تی اس و بلک پینک پارت۸
رفتن داخل . دیدن پسرا اونجا دستاشونم بسته اس.
دخترا خیلی گریهکردن.
پسرا گفتن از اینحا برین از اینجا برین.
دخترا خواستن برگردن . دو تا مرد قوی هیکل اومپن جلوشون و دهنشونو بستن.
پسراداد میزدن /دخترا داد میزدن.
لیسا : کوک رو ول کن هر چقدر پول بخوای بهت میدم.
آیو: بعضی چیزارو نمیشه با پول خرید مثلا عشقو.
کوک: تو بهم خیانت کردی حتی اگه بد ترین بلا رو سرم بیاری با هات نمیمونم.
آیو: اگه بدترین بلا رو سر عشقت بیارم چی؟؟
کوک: لطفا ولش کن ، من عاشق اونم. تو کسی بودی که منو نخواست نه من. من به تو عشق دادم، تو یه شبه همه رو خراب کردی.
آیو تحت تاثیر قرار گرفت وگریه کرد.
و رفت به اون دو تا کله گنده هم گفت: آزادشون کنین برن.
کوک و لیسا همدیگه رو بغلکردن.
آیو با داد:حالا برین بیرون لاوبترکونین.
بچه ها رفتن بیرون!
جیسو با جین/کوک با لیسا /جنی با تهیونگ/رزی با جیمین تواتاق بودن😯+۱۸
لیسا : کوک اون دختره کی بود؟
کوک: لیسا بیا در موردش حرف نزنیم مهم اینکه الان پیش همیم مگه نه؟😃
لیسا: معلومه.
جیسو: جین خیلی ترسیدی وقتی که منو گرفتن:
جین: نه!؛!!!!!
جیسو: چی؟؟ یعنی اصلا نگرانم نشدی؟
جین: گفتم که نه!
جیسو: پس واست مهم نیستم.
جین: نگران نبودم،چون خیلی شجاعی.
جیسو: ورید تو بغل جین و بوسش کرد.
جنی: تهیونگ دستتو خیلی محکم بست اون روانی؟ بزار ببینمش😑( منحرف)
ته: نه چیزی نشده . یکم درد میکنه فقط که اگه دست تو رو بگیره تقویت میشه.
جنی : خندید و گفت پس امشب دستت تو دستمه.😴
جیمین : رزی گلو ت درد نکرد انقدر جیغ زدی؟
رزی: سرش رو پایین آورد و گریه کرد.
جیمین: گریه نکن تو منو داری گلم.
رزی : دوستت دارم.💗
گود بای نایصم
دخترا خیلی گریهکردن.
پسرا گفتن از اینحا برین از اینجا برین.
دخترا خواستن برگردن . دو تا مرد قوی هیکل اومپن جلوشون و دهنشونو بستن.
پسراداد میزدن /دخترا داد میزدن.
لیسا : کوک رو ول کن هر چقدر پول بخوای بهت میدم.
آیو: بعضی چیزارو نمیشه با پول خرید مثلا عشقو.
کوک: تو بهم خیانت کردی حتی اگه بد ترین بلا رو سرم بیاری با هات نمیمونم.
آیو: اگه بدترین بلا رو سر عشقت بیارم چی؟؟
کوک: لطفا ولش کن ، من عاشق اونم. تو کسی بودی که منو نخواست نه من. من به تو عشق دادم، تو یه شبه همه رو خراب کردی.
آیو تحت تاثیر قرار گرفت وگریه کرد.
و رفت به اون دو تا کله گنده هم گفت: آزادشون کنین برن.
کوک و لیسا همدیگه رو بغلکردن.
آیو با داد:حالا برین بیرون لاوبترکونین.
بچه ها رفتن بیرون!
جیسو با جین/کوک با لیسا /جنی با تهیونگ/رزی با جیمین تواتاق بودن😯+۱۸
لیسا : کوک اون دختره کی بود؟
کوک: لیسا بیا در موردش حرف نزنیم مهم اینکه الان پیش همیم مگه نه؟😃
لیسا: معلومه.
جیسو: جین خیلی ترسیدی وقتی که منو گرفتن:
جین: نه!؛!!!!!
جیسو: چی؟؟ یعنی اصلا نگرانم نشدی؟
جین: گفتم که نه!
جیسو: پس واست مهم نیستم.
جین: نگران نبودم،چون خیلی شجاعی.
جیسو: ورید تو بغل جین و بوسش کرد.
جنی: تهیونگ دستتو خیلی محکم بست اون روانی؟ بزار ببینمش😑( منحرف)
ته: نه چیزی نشده . یکم درد میکنه فقط که اگه دست تو رو بگیره تقویت میشه.
جنی : خندید و گفت پس امشب دستت تو دستمه.😴
جیمین : رزی گلو ت درد نکرد انقدر جیغ زدی؟
رزی: سرش رو پایین آورد و گریه کرد.
جیمین: گریه نکن تو منو داری گلم.
رزی : دوستت دارم.💗
گود بای نایصم
۱۲.۰k
۲۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.