پارت 9
پارت 9
كوك ويو
وقتى ديدم شوگا با ات رفت رفتم دنبالشون ولى حرف خاصى نميزدن داشتم ميرفتم كه شوگا به ات گفت رئيس و هنگ كردم (بقيشو ميدونيد)
ات: احساس كردم كوك چيزى شنيد ( تو دلش)
كوك: ات باهم برقصيم
ات: نه ببخشيد
كوك: با… شه ( با ناراحتى)
لينا : كوك عشقم بيا باهم برقصيم
كوك: نمى خوام
لينا: باشه(نااميد)
مهمونى تموم شد
ويو ات
اه باخره مهمونى تموم شد داشتم ميرفتم كه كوك دستمو گرفت گفت كجا ميرى گفتم به تو ربط نداره صورتشو كيوت كرد گفت كجا ميرى و دستمو از دستش جدا كردم كه منو از پشت بغل كرد و يهو ديدم رو ديوارم گفتم چيكار ميكنى
كوك: هر كارى بخوام
ات: چرا
كوك: چون تو مال منى نه كسه ديگه اى
ويو ات
كوك امد و جلوى صورتم و اروم لباش رو گذاشت رو لبام خيلى شكه شدم با دستام از خودم جداش كردم نمى دونم چرا بغضم گرف و از عمارت زدم بيرون و به سمت خونه رفتم و يه لباس پوشيدم و رفت به باند و در خونه رو قفل كردم و به سمت عمارت رفتم و به شوگا زنگ زدم كه دارم ميرم عمارت (عمارت خودش)
شوگا : خوش امدى
ات: باشه ممنون
شوگا: رئيس چرا اعصاب ندارى
ات: به تو ربط نداره
خدمتكار : ارباب خوش امدين
ات: ممنون
شوگا : اى بابا باز اعصاب نداره
خدمتكار : ارباب هميشه اعصاب نداره
شوگا: بهتره اعصبانيش نكنيد و گرنه بد تنبيه ميشين
خدمتكار : چشم
ات: اه اه اه اه اه اه لللعنتى همش تقصير اونه
خدمتكار: ارباب
ات: بله
خدمتكار : بياين شام
ات: باشه ممنون الان ميان
ات ويو
شام رو خوردم به لباس پوشيدم و زدم بيرون و رفتم بار
رسيدم بار و يكم شراب خوردم رفتم به عمارت و رو تختم خوابيدم و به اون بوسه فكر ميكردم
و اعصاب خودمو خورد ميكردم
و بعدش گرفتم خوابيدم
واقعاً از زندگيم خسته شده بودم
🖤 🖤
🖤❤️🖤🤍🖤🤍🖤💔🖤🤍🖤🤍💔🖤💔🖤🖤🖤🖤❤️🖤❤️💜💜💜💜💜
صبح بلند شدم و به كاراى عمارت رسيدم
و رفتم به زيرزمين تا گيتار برقى سياه رنگمو بزنم و خودمو اروم كنم
بعد از يك ساعت
حاضر شدم و رفتم به…
ويو كوك
امروز كه رفتم مدرسه ات نيومده بود خيلى نگران شدم و به گوشيش زنگ زدم اما اون سماره ديگه وجود نداشت حتى جنى هم زنگ زد جيمين تهيونگ هم زنگ زدن اما همش يه جور بود
كسى جواب نميداد رفتم دفتر مدرسه و اونا گفتن ات ديگه به مدرسه نمياد و من خيلى بد بغضم گرفت و يه زنگ كلاس رو پيچوندم و تا حالم بهتر شه بعد از مدرسه همه ى ما رفتيم دم خونش ولى در قفل بود و كسى هم خونه نبود
شرط سه تا كامنت
١٠تا لايك
كوك ويو
وقتى ديدم شوگا با ات رفت رفتم دنبالشون ولى حرف خاصى نميزدن داشتم ميرفتم كه شوگا به ات گفت رئيس و هنگ كردم (بقيشو ميدونيد)
ات: احساس كردم كوك چيزى شنيد ( تو دلش)
كوك: ات باهم برقصيم
ات: نه ببخشيد
كوك: با… شه ( با ناراحتى)
لينا : كوك عشقم بيا باهم برقصيم
كوك: نمى خوام
لينا: باشه(نااميد)
مهمونى تموم شد
ويو ات
اه باخره مهمونى تموم شد داشتم ميرفتم كه كوك دستمو گرفت گفت كجا ميرى گفتم به تو ربط نداره صورتشو كيوت كرد گفت كجا ميرى و دستمو از دستش جدا كردم كه منو از پشت بغل كرد و يهو ديدم رو ديوارم گفتم چيكار ميكنى
كوك: هر كارى بخوام
ات: چرا
كوك: چون تو مال منى نه كسه ديگه اى
ويو ات
كوك امد و جلوى صورتم و اروم لباش رو گذاشت رو لبام خيلى شكه شدم با دستام از خودم جداش كردم نمى دونم چرا بغضم گرف و از عمارت زدم بيرون و به سمت خونه رفتم و يه لباس پوشيدم و رفت به باند و در خونه رو قفل كردم و به سمت عمارت رفتم و به شوگا زنگ زدم كه دارم ميرم عمارت (عمارت خودش)
شوگا : خوش امدى
ات: باشه ممنون
شوگا: رئيس چرا اعصاب ندارى
ات: به تو ربط نداره
خدمتكار : ارباب خوش امدين
ات: ممنون
شوگا : اى بابا باز اعصاب نداره
خدمتكار : ارباب هميشه اعصاب نداره
شوگا: بهتره اعصبانيش نكنيد و گرنه بد تنبيه ميشين
خدمتكار : چشم
ات: اه اه اه اه اه اه لللعنتى همش تقصير اونه
خدمتكار: ارباب
ات: بله
خدمتكار : بياين شام
ات: باشه ممنون الان ميان
ات ويو
شام رو خوردم به لباس پوشيدم و زدم بيرون و رفتم بار
رسيدم بار و يكم شراب خوردم رفتم به عمارت و رو تختم خوابيدم و به اون بوسه فكر ميكردم
و اعصاب خودمو خورد ميكردم
و بعدش گرفتم خوابيدم
واقعاً از زندگيم خسته شده بودم
🖤 🖤
🖤❤️🖤🤍🖤🤍🖤💔🖤🤍🖤🤍💔🖤💔🖤🖤🖤🖤❤️🖤❤️💜💜💜💜💜
صبح بلند شدم و به كاراى عمارت رسيدم
و رفتم به زيرزمين تا گيتار برقى سياه رنگمو بزنم و خودمو اروم كنم
بعد از يك ساعت
حاضر شدم و رفتم به…
ويو كوك
امروز كه رفتم مدرسه ات نيومده بود خيلى نگران شدم و به گوشيش زنگ زدم اما اون سماره ديگه وجود نداشت حتى جنى هم زنگ زد جيمين تهيونگ هم زنگ زدن اما همش يه جور بود
كسى جواب نميداد رفتم دفتر مدرسه و اونا گفتن ات ديگه به مدرسه نمياد و من خيلى بد بغضم گرفت و يه زنگ كلاس رو پيچوندم و تا حالم بهتر شه بعد از مدرسه همه ى ما رفتيم دم خونش ولى در قفل بود و كسى هم خونه نبود
شرط سه تا كامنت
١٠تا لايك
۳.۷k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.