gad level:نام داستان:
gad level:نام داستان:
داستان از مردی به نام محمد شروع میشه که تقریبا 18سالشه و میخواد 2روز دیگه بره سربازی
محمد که داشت روز های اخرشو بیرون گشت میزد به یه پیر مرد میخوره
پیر مرد:پس محمد که همه میگن آدم جوان مرد و قوی تویی
محمد:چی؟کجا در مورد من حرف میزنن؟!
پیرمرد : بگذریم بیا این کاغذو بگیر و بعد از خدمت
برو اونجا که تو کاغذ نوشته
محمد:تو از کجا میدونی میخام برم خدمت؟این برگه مال چی؟
پیر مرد:تو کار نداشته باش من میرم جوان بدرود
محمد: بدرود
محمد که گیج شده بود و با خودش فکر میکرد که اون کی بود یاد کاغذ افتاد و نگاهی بهش کرد
نوشته کاغذ: من شنیدم که تو از مبارزه خوشت میاد
وقتی از خدمت برگشتی برو به یه کلبه وسط جنگل نزدیکای توکیو کسی که تو اون کلبه زندگی میکنه یه سامورایی و ازش بخواه که بهت آموزش بده از اونجایی که تو یه آریایی پس مهارت عالی داخل مبارزه داری و زود یاد میگیری.
محمد:اون از کجا میدونست من آریایی هستم نمیدونم این یارو کی اما بدم نمیاد برم پیشش.
پایان قسمت اول.
داستان از مردی به نام محمد شروع میشه که تقریبا 18سالشه و میخواد 2روز دیگه بره سربازی
محمد که داشت روز های اخرشو بیرون گشت میزد به یه پیر مرد میخوره
پیر مرد:پس محمد که همه میگن آدم جوان مرد و قوی تویی
محمد:چی؟کجا در مورد من حرف میزنن؟!
پیرمرد : بگذریم بیا این کاغذو بگیر و بعد از خدمت
برو اونجا که تو کاغذ نوشته
محمد:تو از کجا میدونی میخام برم خدمت؟این برگه مال چی؟
پیر مرد:تو کار نداشته باش من میرم جوان بدرود
محمد: بدرود
محمد که گیج شده بود و با خودش فکر میکرد که اون کی بود یاد کاغذ افتاد و نگاهی بهش کرد
نوشته کاغذ: من شنیدم که تو از مبارزه خوشت میاد
وقتی از خدمت برگشتی برو به یه کلبه وسط جنگل نزدیکای توکیو کسی که تو اون کلبه زندگی میکنه یه سامورایی و ازش بخواه که بهت آموزش بده از اونجایی که تو یه آریایی پس مهارت عالی داخل مبارزه داری و زود یاد میگیری.
محمد:اون از کجا میدونست من آریایی هستم نمیدونم این یارو کی اما بدم نمیاد برم پیشش.
پایان قسمت اول.
۲.۲k
۱۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.