when it was mafia پارت پنجم
ویو ا/ت
وقتی چشمام و باز کردم توی یه انباری بودم دست و پام بسته شده بود به صندلی
ا/ت: کمک (داد)
کوک:(پوزخند) بهوش اومدی؟؟
ا/ت: تو کی هستی
کوک: یک صدا تو بیار پایین تا نزدم فکت و بیارم پایین
چون خیلی ترسو بودم هیچی نگفتم ولی از حق نگذریم چقد جذاب بود وایی دارم چی زر میزنم این منو دزدیده
ا/ت: حالا فکمو نیار پایین بزار یه سوال بپرسم
کوک: بنال
ا/ت: چرا منو اوردی اینجا
کوک: پدرت پدرم و کشته و به مادرم تجاوز کرده و اونم کشته
وقتی این حرفارو زد دلم براش سوخت چشماش پر اشک شد ولی اجازه نداد اشکاش بریزه
ا/ت: پدرم ادم کثیف و قمار بازی بود درسته ولی خب قاتل نبود
کوک: اگه من دروغ میگم پس چرا بخاطر انتقام پدرومادرم تورو میدزدیدم من بزرگترین مافیا کره چرا باید دختر ۱۹ ساله رو بدزدم هااا چرا اصلا باید مافیا میشدم هوم (باداد و بغض)
ا/ت: م... م.. من متاسفم ولی خب من چه گناهی کردم
کوک: توام باید بدبخت شی فهمیدی
ا/ت: ی.. ی... یعنی چی
کوک: یعنی بلایی که پدرت سره مادرم اورد و من سره تو میارم
ا/ت: مگه من چه گناهی کردم اخه مگه من مادرت و اذیت کردم هااااا (داد و گریه)
کوک: باید تقاص کاره پدرت و تو پس بدی فهمیدی
ا/ت: لطفا هرکاری بخوای انجام میدم فقط تروخدا اونکارو باهام نکن
کوک ویو
اون دختره خوشگلی بود ولی پدرش اونکارو با مادرم کرده ولی اون چه گناهی داره میدونم کارم اشتباهه ولی من باید انتقام مادرم و بگیرم خب برای اینکه عذاب وجدان نداشته باشم میدونم چیکار کنم به محض اینکه کاره اشتباهی کرد بفاکش میدم
کوک: هرکاری که بخوام و انجام میدی هوم؟؟
ا/ت: ا.. ا.. اره
کوک: پس باید برده ام بشی
ا/ت: ب.. ب.. باشه
(ویو نویسنده)
کوک پاشد رفت سمت ا/ت و یهو.................
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
خمارییی
باز جای حساس تموم کردم یاع یاع😂😂
حمایت کنید کیوتااا💕🥺
وقتی چشمام و باز کردم توی یه انباری بودم دست و پام بسته شده بود به صندلی
ا/ت: کمک (داد)
کوک:(پوزخند) بهوش اومدی؟؟
ا/ت: تو کی هستی
کوک: یک صدا تو بیار پایین تا نزدم فکت و بیارم پایین
چون خیلی ترسو بودم هیچی نگفتم ولی از حق نگذریم چقد جذاب بود وایی دارم چی زر میزنم این منو دزدیده
ا/ت: حالا فکمو نیار پایین بزار یه سوال بپرسم
کوک: بنال
ا/ت: چرا منو اوردی اینجا
کوک: پدرت پدرم و کشته و به مادرم تجاوز کرده و اونم کشته
وقتی این حرفارو زد دلم براش سوخت چشماش پر اشک شد ولی اجازه نداد اشکاش بریزه
ا/ت: پدرم ادم کثیف و قمار بازی بود درسته ولی خب قاتل نبود
کوک: اگه من دروغ میگم پس چرا بخاطر انتقام پدرومادرم تورو میدزدیدم من بزرگترین مافیا کره چرا باید دختر ۱۹ ساله رو بدزدم هااا چرا اصلا باید مافیا میشدم هوم (باداد و بغض)
ا/ت: م... م.. من متاسفم ولی خب من چه گناهی کردم
کوک: توام باید بدبخت شی فهمیدی
ا/ت: ی.. ی... یعنی چی
کوک: یعنی بلایی که پدرت سره مادرم اورد و من سره تو میارم
ا/ت: مگه من چه گناهی کردم اخه مگه من مادرت و اذیت کردم هااااا (داد و گریه)
کوک: باید تقاص کاره پدرت و تو پس بدی فهمیدی
ا/ت: لطفا هرکاری بخوای انجام میدم فقط تروخدا اونکارو باهام نکن
کوک ویو
اون دختره خوشگلی بود ولی پدرش اونکارو با مادرم کرده ولی اون چه گناهی داره میدونم کارم اشتباهه ولی من باید انتقام مادرم و بگیرم خب برای اینکه عذاب وجدان نداشته باشم میدونم چیکار کنم به محض اینکه کاره اشتباهی کرد بفاکش میدم
کوک: هرکاری که بخوام و انجام میدی هوم؟؟
ا/ت: ا.. ا.. اره
کوک: پس باید برده ام بشی
ا/ت: ب.. ب.. باشه
(ویو نویسنده)
کوک پاشد رفت سمت ا/ت و یهو.................
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
خمارییی
باز جای حساس تموم کردم یاع یاع😂😂
حمایت کنید کیوتااا💕🥺
۱۰.۲k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.