تک پارتی نامجون
ا/ ت: فرم مدرسه مو پوشیدم دامنمو مرتب کردم.موهامو.بستم یکم آرایش کردم.کیفمو برداشتم آماده رفتن به مدرسه شدم.
رسیدم مدرسه. واییی کراشمم ک امدههه .خب خب ... یه پسر کراش تو مدرسه ما هست ک اسمش نامنام هست یعنی... اسمش. در اصل نامجون ولی من بهش میگم نامنام
این کراش من سرشو از تو کتابش در نمیاره قربونش برم به هیچ دختری محل نمیده .خرخون کلاسمونه. اخی قدش بلند آقا موهاشم طلایی تازه یه عینک کیوتم داره بچم.هرچند گفتم که به هیچ دختری محل نمیده .اصلا کلشو از تویه این کتابای
بی صاحابش در نمیاره که. چند بارم انقدر سرش تو کتاب بوده ستون تو مدرسه ندیده کلش خورده به ستون چلمن کراش.
رفتم تو کلاس اه باید این تهیونگ رو مخ تحمل کنم. تهیونگ دوست نامجون هستش ولی من اصلا ازش خوشم نمیاد تهیونگ وارد کلاس شد نشست کنار نامی. روشو کرد سمت من . تهیونگ: سلام چلمن و خنده کرد.
ا/ ت: منم بهش دهن کجی کردم میدونید چرا میگه بع من چلمن؟ آخه دیروز نامی داشت کتاب میخوند منم مثل همیشه محوش شده بودم . منم به جای اینکه قهوه بریزم تو لیوان ریختم رو میز این تهیونگ احمق دیده فهمیده من عاشق نامجونم کل مدرسه رو پر کرده . دهنلق الان به همه گفتی بهت چیزی رسید؟ پسره فضول.
کلاس تموم شد نامی از کلاس رفت بیرون
منم گفتم الان بهترین فرصته ک عشقمو بهش اعتراف کنم آخه انقدر دختر تو مدرسه رو نامی کراشن میترسم از دستش بدم.
سریع تو یه برگه واسش نوشتم:
سلام نامجونا
من خیلی دوست دارم تا الان به لطف تهیونگ فهمیدی من عاشقتم از طرف ا/ ت
نامه رو گذاشتم لای کتاب ریاضی نامی از کلاس زدم بیرون.
تو راه خونه کلی فکرکردم ک نکنه منو رد کنه یا اصلا ازم خوشش نیاد اما ولش
فردا :
ا/ ت: تو کلاس نشسته بودم ک نامی وارد کلاس شد یهو آمد نشست کنار من. جا خورده بودم.
نامی گفت: خب ا/ ت خانم منو به عنوان دوست پسرت میپذیری؟
ا/ ت؛ عه. ... چیز.. من... اره.لبخندی بهش زدم.
نامی: خوبه پس شرط بهت بگم
نمره پایین تر از ۱۷ نمیاری.
دور بر پسرا نبینمت
با هیچ پسری جز من حرف نمیزنی
درساتو خوب می خونی
آرایش زیاد نمیکنی
ا/ ت: اوکی رل جذابمم
نامی: خب حالا بیا درس بخونیم امتحان گند نزنیم از الان بگم من تقلب نمیرسونم ها.
ا/ ت: از اون روز به بعد ما باهم رل زدیم تهونگ داره از حسودی منفجر میشه هرچند انقدر دختر درو بر تهیونگه ک چی کل مدرسه روش کراشن
ولی اون از اینکه من با نامی رل زدم داره فشار میخوره.
لایک یادت نشههه♥️
#بی_تی_اس
#ویسگون
#نامجون
#تهیونگ
رسیدم مدرسه. واییی کراشمم ک امدههه .خب خب ... یه پسر کراش تو مدرسه ما هست ک اسمش نامنام هست یعنی... اسمش. در اصل نامجون ولی من بهش میگم نامنام
این کراش من سرشو از تو کتابش در نمیاره قربونش برم به هیچ دختری محل نمیده .خرخون کلاسمونه. اخی قدش بلند آقا موهاشم طلایی تازه یه عینک کیوتم داره بچم.هرچند گفتم که به هیچ دختری محل نمیده .اصلا کلشو از تویه این کتابای
بی صاحابش در نمیاره که. چند بارم انقدر سرش تو کتاب بوده ستون تو مدرسه ندیده کلش خورده به ستون چلمن کراش.
رفتم تو کلاس اه باید این تهیونگ رو مخ تحمل کنم. تهیونگ دوست نامجون هستش ولی من اصلا ازش خوشم نمیاد تهیونگ وارد کلاس شد نشست کنار نامی. روشو کرد سمت من . تهیونگ: سلام چلمن و خنده کرد.
ا/ ت: منم بهش دهن کجی کردم میدونید چرا میگه بع من چلمن؟ آخه دیروز نامی داشت کتاب میخوند منم مثل همیشه محوش شده بودم . منم به جای اینکه قهوه بریزم تو لیوان ریختم رو میز این تهیونگ احمق دیده فهمیده من عاشق نامجونم کل مدرسه رو پر کرده . دهنلق الان به همه گفتی بهت چیزی رسید؟ پسره فضول.
کلاس تموم شد نامی از کلاس رفت بیرون
منم گفتم الان بهترین فرصته ک عشقمو بهش اعتراف کنم آخه انقدر دختر تو مدرسه رو نامی کراشن میترسم از دستش بدم.
سریع تو یه برگه واسش نوشتم:
سلام نامجونا
من خیلی دوست دارم تا الان به لطف تهیونگ فهمیدی من عاشقتم از طرف ا/ ت
نامه رو گذاشتم لای کتاب ریاضی نامی از کلاس زدم بیرون.
تو راه خونه کلی فکرکردم ک نکنه منو رد کنه یا اصلا ازم خوشش نیاد اما ولش
فردا :
ا/ ت: تو کلاس نشسته بودم ک نامی وارد کلاس شد یهو آمد نشست کنار من. جا خورده بودم.
نامی گفت: خب ا/ ت خانم منو به عنوان دوست پسرت میپذیری؟
ا/ ت؛ عه. ... چیز.. من... اره.لبخندی بهش زدم.
نامی: خوبه پس شرط بهت بگم
نمره پایین تر از ۱۷ نمیاری.
دور بر پسرا نبینمت
با هیچ پسری جز من حرف نمیزنی
درساتو خوب می خونی
آرایش زیاد نمیکنی
ا/ ت: اوکی رل جذابمم
نامی: خب حالا بیا درس بخونیم امتحان گند نزنیم از الان بگم من تقلب نمیرسونم ها.
ا/ ت: از اون روز به بعد ما باهم رل زدیم تهونگ داره از حسودی منفجر میشه هرچند انقدر دختر درو بر تهیونگه ک چی کل مدرسه روش کراشن
ولی اون از اینکه من با نامی رل زدم داره فشار میخوره.
لایک یادت نشههه♥️
#بی_تی_اس
#ویسگون
#نامجون
#تهیونگ
۲۰.۴k
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.