معامله ..۹..
بعد از پیدا کردن لوکیشن۴نفر از اعضا میموننخونه و۳نفر از اعضا برای رفتن به لوکیشن حاضر میشن.(تهیونگ.نامجون.جیهوپ)
وقتی میرسنلوکیشن با چیز عجیبی مواجهمیشن،با پالتوی خونی ا/ت !
تهیونگ: ن..ن..نه این امکان نداره !
نامی:شاید ا/ت زندس از کجا میدونی که میگی امکان نداره ؟!
جیهوپبا ناراحتی میگ:باید هر طور شده بریم داخل وا/ت رو نجات بدیم.!!!
تهیونگ: اره ....نامجون!
نامی :بله
تهیونگ: تو یه نقشه درس حسابی بکش
نامی :نقشه اینکه...
بعد از نقشه کشیدنبدونه اینکه کسی بفهمهوارد ساختمانبکهیون میشنو میبیننا/ت رو بستن به صندلی وبکهیونداره با حرفاش ا/ت رو اذیت میکنه.
تهیونگ اصلحه ای از جیب کتش در میاره و سمت بکهیون میگیرهو روی کاناپه میشینه .
ته :خب !خب! میبینم که چاگیای منو اذیت میکنی!
بکهیون :تو اینجا چه غلطی میکنی؟!
مگ من به تو زنگ زدم؟!
ته :نه ولی چاگیایمنو دزدیدی!
..سرباز های بکهیون میخوانبه ته ته شلیک کنن که
بکهیون:گمشین بیرون!همین حالا !
..بعد از کلی کُری خوندن (همون رَجَز یا تاقچه بالا گذاشتن😐💔😂)..
تهیونگ یا ته ته به جلوی پای بکهیون شلیک میکنه.(زارت😂💔)
ته: این فقط یه هشدار بود !ا/ت رو ول کن!
بکهیون یه کُلت روسی خفن از جیبش درمیاره .
بکهیون:من کم نمیارم تهیونگ!
تهیونگ:پس بچرخ تا بچرخیم!
(نامجونوجیهوپ پشت سر بکهیون هستن ولی بکهیون نمیدونه)
یهو از پشت...
وقتی میرسنلوکیشن با چیز عجیبی مواجهمیشن،با پالتوی خونی ا/ت !
تهیونگ: ن..ن..نه این امکان نداره !
نامی:شاید ا/ت زندس از کجا میدونی که میگی امکان نداره ؟!
جیهوپبا ناراحتی میگ:باید هر طور شده بریم داخل وا/ت رو نجات بدیم.!!!
تهیونگ: اره ....نامجون!
نامی :بله
تهیونگ: تو یه نقشه درس حسابی بکش
نامی :نقشه اینکه...
بعد از نقشه کشیدنبدونه اینکه کسی بفهمهوارد ساختمانبکهیون میشنو میبیننا/ت رو بستن به صندلی وبکهیونداره با حرفاش ا/ت رو اذیت میکنه.
تهیونگ اصلحه ای از جیب کتش در میاره و سمت بکهیون میگیرهو روی کاناپه میشینه .
ته :خب !خب! میبینم که چاگیای منو اذیت میکنی!
بکهیون :تو اینجا چه غلطی میکنی؟!
مگ من به تو زنگ زدم؟!
ته :نه ولی چاگیایمنو دزدیدی!
..سرباز های بکهیون میخوانبه ته ته شلیک کنن که
بکهیون:گمشین بیرون!همین حالا !
..بعد از کلی کُری خوندن (همون رَجَز یا تاقچه بالا گذاشتن😐💔😂)..
تهیونگ یا ته ته به جلوی پای بکهیون شلیک میکنه.(زارت😂💔)
ته: این فقط یه هشدار بود !ا/ت رو ول کن!
بکهیون یه کُلت روسی خفن از جیبش درمیاره .
بکهیون:من کم نمیارم تهیونگ!
تهیونگ:پس بچرخ تا بچرخیم!
(نامجونوجیهوپ پشت سر بکهیون هستن ولی بکهیون نمیدونه)
یهو از پشت...
۱۸.۲k
۱۰ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.