رمان شراب خونی🤤🍷
#شراب_خونی
#part30
طبق قانونی که داشتیم اونا حق نداشتن که وارد دنیای ما ادما بشن...ما هم خیلی روی قوانین اون دوران پایبند بودیم...برای همین یا باید بیرونش میکردیم یاهم میکشتیمش...خب بیرون نرفت...جفتشون عاشق هم بودن
ملکه هم تصمیم گرفت که بکشتش
من انقدر بورام رو دوست داشتم که نمیتونستم بزارم ناراحت بشه و عشقش بمیره
#part30
طبق قانونی که داشتیم اونا حق نداشتن که وارد دنیای ما ادما بشن...ما هم خیلی روی قوانین اون دوران پایبند بودیم...برای همین یا باید بیرونش میکردیم یاهم میکشتیمش...خب بیرون نرفت...جفتشون عاشق هم بودن
ملکه هم تصمیم گرفت که بکشتش
من انقدر بورام رو دوست داشتم که نمیتونستم بزارم ناراحت بشه و عشقش بمیره
۴.۰k
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.