ادامه پارت ۱۸
بعد اروم شدم
~چرا داری خودتو فحش میدی دیوانه شدی؟
+فک کنم اره
بعد سرشو از بای در آورد بیرون و رفت سمت آشپزخونه
~این دسته گل واسه کیه؟
+مگه جز منو تو کسی دیگه ای هم اینجا زندگی میکنه؟
~اره منطقیه
~ببینم نکنه کسی بهت اعتراف کرده ؟
+خب.... چیزه ... نه
~چرت نگو
+اره
~کی؟
+ته
~جدی میگی
+آهوم
~خب جوابت چی بود؟
+نمیدونم
~دیوانه شدی
+درگیرم
~پس جوابت مثبته
+یااااا
~فایتینگ هه جونگ
+اونی تروخدا لوس نشو
~همین که بخاطرش دیوونه شدی ینی دوسش داری دیگه
+شاید
(صبح روز بعد)
از خواب بلند شدمو رفتم سمت بیمارستان
رفتم تو اتاقم و مشغول به کار شدم
یهو در اتاق بدون اینکه زده بشه باز شد و ریئس جانگ وارد اتاق شد
^پارک هه جونگ این چه وضعشه
+چیزی شده ؟
^چرا دیر به دیر میای
+من که سر موقع میام شما مگه خودتون نگفتید هر دوسه روز یک بار بیام و ۳ساعت شیفت وایستم و سر ماه هم دو روز کامل شیفت وایستم
^قرار بود دیروز بیای درسته ؟
+بله معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
^خیلی خب کارت تمومه یکی اومده بیرون کارت داره
+کیه ؟
^نمیدونم
+میتونم برم؟
^اره ولی باید فردا زود بیای اوک ؟
+چشم
سریع وسایلمو جمع کردمو از اتاق خارج شدم رفتم تو حیاط بیمارستان هرچی نگا کردم از کسی خبری نبود دیگه پشیمون شدم داشتم میرفتم بیرون که یکی دستمو گرفت
برگشتم و با قیافه جذاب ته روبرو شدم
حتی با ماسک و کلاه هم جذاب بود
+س.... سلام
-سلام
+تو اینجا چیکار میکنی
-اومدم دنبال تو
+ولی خودت میدونی که الان باید برم کمپانی
- مرخصی داری
+چیییی؟
-بریم خرید ؟
+واسه ی ؟
-ت... اخ ...من
+باش
-بزن بریم
دستمو گرفت و راه افتادیم از کارش شکه شدم تا حالا کسی اینطوری دستمو نگرفته بود انگار وقتی دستم تو دستش بود تو یه پادگان با امنیت بالا بودم
-به چی فک میکنی؟
+هیچ
وقتی به گردنش دقت کردم دیدم از همون گردنبندی که بهم هدیه داده بودیم هم گردن خوش بود فهمیدم یه ست کاپلیه
هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد تا رسیدیم به مرکز خرید
وارد مرکز خرید شدیم اول به لباس های مردونه نگاه میکردیم که دیدمداره میره سمت لباس های دخترونه
+کجا میری
-ب... بیا
خب تا پارت بعد بای
#شیک #خاص
~چرا داری خودتو فحش میدی دیوانه شدی؟
+فک کنم اره
بعد سرشو از بای در آورد بیرون و رفت سمت آشپزخونه
~این دسته گل واسه کیه؟
+مگه جز منو تو کسی دیگه ای هم اینجا زندگی میکنه؟
~اره منطقیه
~ببینم نکنه کسی بهت اعتراف کرده ؟
+خب.... چیزه ... نه
~چرت نگو
+اره
~کی؟
+ته
~جدی میگی
+آهوم
~خب جوابت چی بود؟
+نمیدونم
~دیوانه شدی
+درگیرم
~پس جوابت مثبته
+یااااا
~فایتینگ هه جونگ
+اونی تروخدا لوس نشو
~همین که بخاطرش دیوونه شدی ینی دوسش داری دیگه
+شاید
(صبح روز بعد)
از خواب بلند شدمو رفتم سمت بیمارستان
رفتم تو اتاقم و مشغول به کار شدم
یهو در اتاق بدون اینکه زده بشه باز شد و ریئس جانگ وارد اتاق شد
^پارک هه جونگ این چه وضعشه
+چیزی شده ؟
^چرا دیر به دیر میای
+من که سر موقع میام شما مگه خودتون نگفتید هر دوسه روز یک بار بیام و ۳ساعت شیفت وایستم و سر ماه هم دو روز کامل شیفت وایستم
^قرار بود دیروز بیای درسته ؟
+بله معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
^خیلی خب کارت تمومه یکی اومده بیرون کارت داره
+کیه ؟
^نمیدونم
+میتونم برم؟
^اره ولی باید فردا زود بیای اوک ؟
+چشم
سریع وسایلمو جمع کردمو از اتاق خارج شدم رفتم تو حیاط بیمارستان هرچی نگا کردم از کسی خبری نبود دیگه پشیمون شدم داشتم میرفتم بیرون که یکی دستمو گرفت
برگشتم و با قیافه جذاب ته روبرو شدم
حتی با ماسک و کلاه هم جذاب بود
+س.... سلام
-سلام
+تو اینجا چیکار میکنی
-اومدم دنبال تو
+ولی خودت میدونی که الان باید برم کمپانی
- مرخصی داری
+چیییی؟
-بریم خرید ؟
+واسه ی ؟
-ت... اخ ...من
+باش
-بزن بریم
دستمو گرفت و راه افتادیم از کارش شکه شدم تا حالا کسی اینطوری دستمو نگرفته بود انگار وقتی دستم تو دستش بود تو یه پادگان با امنیت بالا بودم
-به چی فک میکنی؟
+هیچ
وقتی به گردنش دقت کردم دیدم از همون گردنبندی که بهم هدیه داده بودیم هم گردن خوش بود فهمیدم یه ست کاپلیه
هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد تا رسیدیم به مرکز خرید
وارد مرکز خرید شدیم اول به لباس های مردونه نگاه میکردیم که دیدمداره میره سمت لباس های دخترونه
+کجا میری
-ب... بیا
خب تا پارت بعد بای
#شیک #خاص
۱۷.۴k
۲۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.