Good girl:²

وی:میتونی چشاتو وا کنی
سریع چشاشو باز کرد
+ت..تو..کی هستیی..بامن چیکار داریییی
_اوممم میخوای بدونی؟
+ارهه
خم شدم قدم ورمیداشتم سمتش اونم هی‌ میرفت عقب تا اینکه خورد به دیوار
لبمو گذاستم رو لبش
لعنتی چقد خوشمزه بود
اوم دلم نمیخواد دل بکنم اما نفستم‌تموم شد
جداشدم
_خب فهمیدی یا ن
_چ..چیکار میکنیییی سریع دستشو گذاشت رو لبش
اروم گفت:اولین بوسم
پوزخندی از حرفش زدم
+ت...تو چیکار کردیییی به چه حقیی
بازو های ظریفشو گرفتم بردمش سمت تختم نشوندمش
_اگ اروم بگیری میگم
ساکت شد
_خب...من کیم تهیونگم صاحب شرکت گوچی و عضو چند مافیای برتر که ینی من رئیس‌همشونم
+ب..ب..براچی منو ا..اوردی
_شب میفهمی بیبی
+من بیبی تو نیستم
_اوک ولی میشی
رفتم درو وا کردم*
به اجوما میگم امادت کنه شب کار داریم
رفتم بیرون
ویو ا.ت
اجوما اومد
+اجوما
&بله
+م..منو برای خچی میخواین اماده کنین؟؟؟
&واقعا نمیدونی؟
+نه
&خ..خب میفهمی من نمیتونم حرفی بزنم
وان حمومو پر کردلطفا حموم کنین روتین پوستیتون رو انجام بدین و بعد اومدین بیرون کارمونو شروع میکنیم
رفتم حموم کردم
روتین پوستیم بوی توتفرنگی میداد
من عاشق توتفرنگی بودم پس با اشتیاق این کارو انجام دادم
وقتی کارام تموم شد با حوله از حموم اومدم بیرون
اجوما منو نشوند موهامو خشک کرد سشوار زد
صورتمو خشک کرد کرم زد
بعد ماسک گذاشت رو صورتم
مشغول بود و لباس انتخواب میکرد
من نمیفهمم این همه کار برای چیه



شرط:
لایک:۵۰