فیکشن چانیول پارت ۲۳
شیطنت عشق💋
پارت بیست و سوم
نویسنده:کیم او یون
کای:چرا از دیدم انقدر تعجب کردی؟
جونگ میون:ام هیچی اخه یهویی اومدی.برای چی اومدی؟
کای:میخوام مدیر شرکت رو ببینم
البته یه ماهی هست که همو میشناسیم
جونگ میون:اوه پس از موقع ای که اومدم اینجا یه هفته بعدش با مدیر هان اشنا شدی!
کای:نگفتی؟!چرا اینجوری شدی؟
جونگ میون:فقط هوای شرکت گرفته بود همین
کای:بازم دروغ!از دستت تو چیکار کنم من دختر
من الان باید برم شب میبینمت
جونگ میون:اوکی بابای
گوشیم زنگ خورد شماره اشنا بود ولی سیو نداشتم
اوبسویو؟(الو؟)
_بیا بالا
رئیس چان خیلی خشک حرفشو زد و گوشیرو قطع کرد
میرم اونور اون کنیا رو مخم رژه میره
میام اینور این چانیول
وایسا ببینم!
چیشد چیشد!!
گفتم چانیول؟!
حتما رد دادم/:
سوار اسانسور شدم و بالا رفتم درو اتاق رو باز کردم
یورا هم اومده بود
جونگ میون برو اتاق رئیس-_-
صداشو اروم کرد و ادامه داد:معلوم نیس چشه نزدیک بود منو دار بزنه/:
لبخند گشادی از خجالته افتضاح کاری چند دقیقه پیشم زدم
یورا:اینو نگا//=نکنه تو دست گل به اب دادی؟
جونگ میون:نه نه/:
طرف در اتاق رئیس چان شدم و تقه ای به در زدم
چانیول:بیا تو
تعظیم کوتاهی کردمو و نشستم
چانیول:چطور بود در نمیزدی پشت در وایمیستادی تا بلکه دستت بخوره به دستگیره و پرت شی تو اتاق؟
جونگ میون:باور کنید از قصد نبود
چانیول:درسته که از قصد نیومدی داخل ولی فالگوش که وایسادی
جونگ میون:اون داشت بهم توهین میکرد!
من از اولم قصد نداشتم بزنم اعترافشو با وجود فحاشیاش به من خراب کنم ولی یهو شد
چانیول:چطور بود تو هم یاد میگرفتی شاید یه روز بدردت خورد؟🤣
جونگ میون:یااا اون طرف باید اعتراف کنه نه من
چانیول:اووو پس دوست داری اون بیاد جلو؟😈
جونگ میون:قیافتو اینجوری نکن حوصله ندارم/:
چانیول:یه لحظه حس کردم من منشیتم نه تو
جونگ میون:فکر کنم منشی بودنو و با خدمتکاری اشتباه گرفتی/:
چانیول:همون اندازه منشی بودنتم احترام نمیزاری
جونگ میون:یاااا چانییی بسس کنن
اداشو در اورد:عهههه چانیییی!میونی از کی تاحالا شدم چانی؟!
جونگ میون:چیزه...چیزه منظورم
چانیول:منظورت؟
همینطور که سمت در میرفتم شونه هامو گرفت و دوباره رو صندلی نشوند
سمت در رفت و قفل کرد:نگفتی منظورت چیه؟
این پسره ی تو مخ هر دفعه اینکارو میکنی ولی من ایندفعه دیگه هل نمیکنم
یعنی الان نکردم دیگه؟/:
منظورم..این..اینه...که.....
ادامه داره....♡
لطفا لایک کنید و کامنت بزارید♡
کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
فالو=فالو
پستام لایک شه پستاتو لایک میکنم(حداقل ۳۰۰)
پارت بیست و سوم
نویسنده:کیم او یون
کای:چرا از دیدم انقدر تعجب کردی؟
جونگ میون:ام هیچی اخه یهویی اومدی.برای چی اومدی؟
کای:میخوام مدیر شرکت رو ببینم
البته یه ماهی هست که همو میشناسیم
جونگ میون:اوه پس از موقع ای که اومدم اینجا یه هفته بعدش با مدیر هان اشنا شدی!
کای:نگفتی؟!چرا اینجوری شدی؟
جونگ میون:فقط هوای شرکت گرفته بود همین
کای:بازم دروغ!از دستت تو چیکار کنم من دختر
من الان باید برم شب میبینمت
جونگ میون:اوکی بابای
گوشیم زنگ خورد شماره اشنا بود ولی سیو نداشتم
اوبسویو؟(الو؟)
_بیا بالا
رئیس چان خیلی خشک حرفشو زد و گوشیرو قطع کرد
میرم اونور اون کنیا رو مخم رژه میره
میام اینور این چانیول
وایسا ببینم!
چیشد چیشد!!
گفتم چانیول؟!
حتما رد دادم/:
سوار اسانسور شدم و بالا رفتم درو اتاق رو باز کردم
یورا هم اومده بود
جونگ میون برو اتاق رئیس-_-
صداشو اروم کرد و ادامه داد:معلوم نیس چشه نزدیک بود منو دار بزنه/:
لبخند گشادی از خجالته افتضاح کاری چند دقیقه پیشم زدم
یورا:اینو نگا//=نکنه تو دست گل به اب دادی؟
جونگ میون:نه نه/:
طرف در اتاق رئیس چان شدم و تقه ای به در زدم
چانیول:بیا تو
تعظیم کوتاهی کردمو و نشستم
چانیول:چطور بود در نمیزدی پشت در وایمیستادی تا بلکه دستت بخوره به دستگیره و پرت شی تو اتاق؟
جونگ میون:باور کنید از قصد نبود
چانیول:درسته که از قصد نیومدی داخل ولی فالگوش که وایسادی
جونگ میون:اون داشت بهم توهین میکرد!
من از اولم قصد نداشتم بزنم اعترافشو با وجود فحاشیاش به من خراب کنم ولی یهو شد
چانیول:چطور بود تو هم یاد میگرفتی شاید یه روز بدردت خورد؟🤣
جونگ میون:یااا اون طرف باید اعتراف کنه نه من
چانیول:اووو پس دوست داری اون بیاد جلو؟😈
جونگ میون:قیافتو اینجوری نکن حوصله ندارم/:
چانیول:یه لحظه حس کردم من منشیتم نه تو
جونگ میون:فکر کنم منشی بودنو و با خدمتکاری اشتباه گرفتی/:
چانیول:همون اندازه منشی بودنتم احترام نمیزاری
جونگ میون:یاااا چانییی بسس کنن
اداشو در اورد:عهههه چانیییی!میونی از کی تاحالا شدم چانی؟!
جونگ میون:چیزه...چیزه منظورم
چانیول:منظورت؟
همینطور که سمت در میرفتم شونه هامو گرفت و دوباره رو صندلی نشوند
سمت در رفت و قفل کرد:نگفتی منظورت چیه؟
این پسره ی تو مخ هر دفعه اینکارو میکنی ولی من ایندفعه دیگه هل نمیکنم
یعنی الان نکردم دیگه؟/:
منظورم..این..اینه...که.....
ادامه داره....♡
لطفا لایک کنید و کامنت بزارید♡
کپی بدون ذکر منبع ممنوع!
فالو=فالو
پستام لایک شه پستاتو لایک میکنم(حداقل ۳۰۰)
۹.۴k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.