ارباب کیم۵
به گفته ی اون تهیونگ بی شعور باید میرفتم پیش آجوما اون سر خدمتکار بود رفتم گفتم که خدمتکار شخصیع تهیونگم گفت که قهوه ی تلخ با شکلات ببرم براش آماده کردم تا ببرمش
تق تق
ت.کیه
ا.منم
ت.بیا تو
ا.قهوتو آوردن
ت.بزار اینجا
ا.باشع
ا.می خواستم برم که گفت اینکه شکلات تلخع من شیرین می خوام
ا.خب بگو یکی دیگه از خدمتکارا برات عوضش کنع برات
ت.ببین جرت میدم ها بدو بیا عوضش کن
ا.باشع خدایا
رفتم عوضش کردم براش شیرین آوردم گذاشتم
ا.امر دیگه ای داری یا نه ها
ت.تو انگار نمیتونی با ادب باشی
ا.دلم نمیخواد با ادب باشم که چی
ت.اوفففف هرچیم بکننت باز هم بی ادبی آدم نمیشی
ا.هه من سخت تر از سنگم حالا تلاشتو بکن
ت.😐😐 تو آدم بشو نیستی
ا.نه
ت.مطمعنی
ا.آرع
تق تق
ت.کیه
ا.منم
ت.بیا تو
ا.قهوتو آوردن
ت.بزار اینجا
ا.باشع
ا.می خواستم برم که گفت اینکه شکلات تلخع من شیرین می خوام
ا.خب بگو یکی دیگه از خدمتکارا برات عوضش کنع برات
ت.ببین جرت میدم ها بدو بیا عوضش کن
ا.باشع خدایا
رفتم عوضش کردم براش شیرین آوردم گذاشتم
ا.امر دیگه ای داری یا نه ها
ت.تو انگار نمیتونی با ادب باشی
ا.دلم نمیخواد با ادب باشم که چی
ت.اوفففف هرچیم بکننت باز هم بی ادبی آدم نمیشی
ا.هه من سخت تر از سنگم حالا تلاشتو بکن
ت.😐😐 تو آدم بشو نیستی
ا.نه
ت.مطمعنی
ا.آرع
۷.۰k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.