پارت ۱۹ من خیانت نکردم
ا.ت داشتم کوک رو میرسوندم خونه که داهیون زنگ زد به گوشیم برداشتم ببینم چی کار داره
داهیون ویو
داشتم با مین جه و مین هو بازی میکردم که مین جه از بالای کمد افتاد و سرش آسیب دید و خون اومد
گوشیمو ورداشتم سریع زنگ زدم به ا.ت
مکالمه بین ا،ت و داهیون
ا،ت الو داهیون چیزی شده
داهیون ا،ت ( با گریه شدید) مین جه ...
ا،ت مین جه چی
داهیون مین جه خورده زمین داره از سرش خون میاد
ا،ت ویو
تا این جمله رو شنیدم خون جلو چشمامو گرفت سریع به راننده گفتم ماشینو برگردونه سمت خونه و اینکه مجبور شدم با کوک برم خونه
خونه
ا،ت: سریع تا رسیدیم خونه مین جه رو بغل کردم تا خون روی سرش رو دیدم سیاهی جلوی چشمامو گرفت و .....
کوک: دیدم ا،ت سریع رفت مین جه رو بغل کرد پس بچه ها براش خیلی ارزش دارن که یهو دیدم ات از هوش رفت حتما بخاطر ترسه
سریع مین جه رو بغل کردم و همراه با ات سوار ماشین کردم
داهیون هم دنبالمون اومد
بیمارستان
کوک: کسی نیست زنم و بچم حالشون بده
پرستار : آقای محترم لطفا آروم باشید الان به دکتر میگم بیاد اینجا
پرستار ات رو گذاشت رو تخت و بردنش یه اتاق تا بهش سرم وصل کنن
مین جی رو هم بردن اتاق عمل
کلافه روی صندلی های بیمارستان کنار اتاق عمل نشسته بودم و دستم تو مو هام بود
داهیون هم اومده بود و مین هو رو گذاشته بود پیش آجوما
کوک ویو
رفتم تو اتاق ات هنوز بیهوش بود نشستم کنارش و باهاش حرف زدم
ات ببین من بهت خیانت نکردم اونا منو مجبور به این کار کردن منو با ج ن تو تهدید کردن من هنوزم خیلی دوست دارم
ات ویو
چشمام رو باز کردم و بالا سرم جونگ کوک رو دیدم که دستم تو دست جونگ کوکه سریع دستم رو از دستش کشیدم بیرون
ات:به من دست نزن
تا اینو گفتم یاد مین جی افتادم سریع مثل برق زده ها از تخت بلند شدم که سرم از تو دستم کشیده شد خیلی درد داشت برای همین جیغ نسبتا بلندی کشیدم
کوک: چته ات
ا.ت کوک اینو از دستم جدا کن میخام برم پیش بچمممم
کوک :ات یادت نره اون بچه منم هست فقط بچه تو که نیست
ات: باشه باشه حالا بیا اینو باز کن
کوک:سعی نکن ات نمیتونی کاری کنی مین جی تو اتاق عمله
ات : نه من میخام برم پیش بچم ( گریههههه)
کوک: ات لطفا آروم باش
پرستار پرستار
پرستار: بله
کوک : لطفا به زنم آرامبخش بزنید
پرستار : چشم
ات : چی زنم ؟ من زن تو نیستم عوضی که یهو دردی تو دستم احساس کردم و سیاهی .....
ادمین گلتون :بچه ها اینو یه دوست خوبم برام نوشته بنظر خودم خوب نوشته
#بی تی اس
#فیک بی تی اس
داهیون ویو
داشتم با مین جه و مین هو بازی میکردم که مین جه از بالای کمد افتاد و سرش آسیب دید و خون اومد
گوشیمو ورداشتم سریع زنگ زدم به ا.ت
مکالمه بین ا،ت و داهیون
ا،ت الو داهیون چیزی شده
داهیون ا،ت ( با گریه شدید) مین جه ...
ا،ت مین جه چی
داهیون مین جه خورده زمین داره از سرش خون میاد
ا،ت ویو
تا این جمله رو شنیدم خون جلو چشمامو گرفت سریع به راننده گفتم ماشینو برگردونه سمت خونه و اینکه مجبور شدم با کوک برم خونه
خونه
ا،ت: سریع تا رسیدیم خونه مین جه رو بغل کردم تا خون روی سرش رو دیدم سیاهی جلوی چشمامو گرفت و .....
کوک: دیدم ا،ت سریع رفت مین جه رو بغل کرد پس بچه ها براش خیلی ارزش دارن که یهو دیدم ات از هوش رفت حتما بخاطر ترسه
سریع مین جه رو بغل کردم و همراه با ات سوار ماشین کردم
داهیون هم دنبالمون اومد
بیمارستان
کوک: کسی نیست زنم و بچم حالشون بده
پرستار : آقای محترم لطفا آروم باشید الان به دکتر میگم بیاد اینجا
پرستار ات رو گذاشت رو تخت و بردنش یه اتاق تا بهش سرم وصل کنن
مین جی رو هم بردن اتاق عمل
کلافه روی صندلی های بیمارستان کنار اتاق عمل نشسته بودم و دستم تو مو هام بود
داهیون هم اومده بود و مین هو رو گذاشته بود پیش آجوما
کوک ویو
رفتم تو اتاق ات هنوز بیهوش بود نشستم کنارش و باهاش حرف زدم
ات ببین من بهت خیانت نکردم اونا منو مجبور به این کار کردن منو با ج ن تو تهدید کردن من هنوزم خیلی دوست دارم
ات ویو
چشمام رو باز کردم و بالا سرم جونگ کوک رو دیدم که دستم تو دست جونگ کوکه سریع دستم رو از دستش کشیدم بیرون
ات:به من دست نزن
تا اینو گفتم یاد مین جی افتادم سریع مثل برق زده ها از تخت بلند شدم که سرم از تو دستم کشیده شد خیلی درد داشت برای همین جیغ نسبتا بلندی کشیدم
کوک: چته ات
ا.ت کوک اینو از دستم جدا کن میخام برم پیش بچمممم
کوک :ات یادت نره اون بچه منم هست فقط بچه تو که نیست
ات: باشه باشه حالا بیا اینو باز کن
کوک:سعی نکن ات نمیتونی کاری کنی مین جی تو اتاق عمله
ات : نه من میخام برم پیش بچم ( گریههههه)
کوک: ات لطفا آروم باش
پرستار پرستار
پرستار: بله
کوک : لطفا به زنم آرامبخش بزنید
پرستار : چشم
ات : چی زنم ؟ من زن تو نیستم عوضی که یهو دردی تو دستم احساس کردم و سیاهی .....
ادمین گلتون :بچه ها اینو یه دوست خوبم برام نوشته بنظر خودم خوب نوشته
#بی تی اس
#فیک بی تی اس
۳۳.۱k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.