(پرش زمانی به دو روز بعد)
(پرش زمانی به دو روز بعد)
هستی: یعنی.... میگی که من عضو هشتمه گروهتون بودمم؟؟؟
یونگی: دقیقا!
هستی: اووو...... راستی یونگی
یونگی: جان
هستی: اون کسی که با ماشین به من زد چه بلایی سرش اومد؟؟؟
یونگی: نگران.نباش به زندان رفت
هستی: خبع.... خوبه
.........
یونگی: هستی می خوام ببرمت یع جایی
هستی: کجاع؟؟
یونگی: یع رازه
( پرش زمانی.... تا رسیدن به مکانی که یونگی گفته))
هستی: اینجااا..... خیلیییی زیباستتت.... اینجا کجاست
یونگی: اینجا اولین جایی که من باهات آشنا شدم
همون موقع همه ی خاطرات هستی از کنارش گذشت
و خاطراتش برگشت
پایانن
اینم پارت آخر
حمایتاااا فراموشش نشهه لاواا☆♡♡♡♡
و اینکه این یه فیکه چالشیی بود.... و ایده اصلیش برای من نبود♡♡♡/:
برنده این چالش و کسی که ایدع داده♥🩹
https://wisgoon.com/msstar1387
هستی: یعنی.... میگی که من عضو هشتمه گروهتون بودمم؟؟؟
یونگی: دقیقا!
هستی: اووو...... راستی یونگی
یونگی: جان
هستی: اون کسی که با ماشین به من زد چه بلایی سرش اومد؟؟؟
یونگی: نگران.نباش به زندان رفت
هستی: خبع.... خوبه
.........
یونگی: هستی می خوام ببرمت یع جایی
هستی: کجاع؟؟
یونگی: یع رازه
( پرش زمانی.... تا رسیدن به مکانی که یونگی گفته))
هستی: اینجااا..... خیلیییی زیباستتت.... اینجا کجاست
یونگی: اینجا اولین جایی که من باهات آشنا شدم
همون موقع همه ی خاطرات هستی از کنارش گذشت
و خاطراتش برگشت
پایانن
اینم پارت آخر
حمایتاااا فراموشش نشهه لاواا☆♡♡♡♡
و اینکه این یه فیکه چالشیی بود.... و ایده اصلیش برای من نبود♡♡♡/:
برنده این چالش و کسی که ایدع داده♥🩹
https://wisgoon.com/msstar1387
۱۱.۸k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.