(پایان ما)
«پارت شانزده»
_فکر کنم زهره ترکت کردم ولی تا این حد کافیه...
+باشه.
منم بغلش میکنم و بعد از چند دقیقه از هم جدا میشیم و میشینیم روی زمین.
قلبم تند تند میزنه.
_بیا بازی.
+چی بازی؟!
میره و از پشت کتابخانه یک دستگاه دروغ سنج میاره.
_سوال بازی.
_من شروع میکنم و هردو میتونیم دو سوال بپرسیم و اگر دروغ بگیم دستمون کمی میسوزه ولی خیلی زیاد نیست.
+باشه.
_یک. اگر اون کارو میکردم ، همراهیم میکردی؟
دستمو توی دروغ سنج میزارم و با صداقت میگم...
+نه!
ناگهان دستم میسوزد.
_هه. یعنی ادامه میدادی.
_دو.توی کلاسمون از کسی خوشت میاد ؟
+آره.
دستم نسوخته.
_کیه؟!
+نوبت منه. یک.تو میخواستی اون کارو کنی؟
_آره.
دستش نسوخته.
چشمام چهارتا شد.
+خب.دو . اگه یکی بهت پیشنهاد بده قبول میکنی؟
_مثلا کی؟
+عااام.رز.
_نه.دستش نسوخته.
+جدی رفیق.تو فقط با اون حرف میزدی.
میاد تو صورتم .
_نوبت منه. یک.میخوای بازم همو بغل کنیم.؟
+آره.
دستم نسوخته.
سریع میپره سمتم و منو می اندازه و بغلم میکنه.
همینجوری خوابمون میره...
_فکر کنم زهره ترکت کردم ولی تا این حد کافیه...
+باشه.
منم بغلش میکنم و بعد از چند دقیقه از هم جدا میشیم و میشینیم روی زمین.
قلبم تند تند میزنه.
_بیا بازی.
+چی بازی؟!
میره و از پشت کتابخانه یک دستگاه دروغ سنج میاره.
_سوال بازی.
_من شروع میکنم و هردو میتونیم دو سوال بپرسیم و اگر دروغ بگیم دستمون کمی میسوزه ولی خیلی زیاد نیست.
+باشه.
_یک. اگر اون کارو میکردم ، همراهیم میکردی؟
دستمو توی دروغ سنج میزارم و با صداقت میگم...
+نه!
ناگهان دستم میسوزد.
_هه. یعنی ادامه میدادی.
_دو.توی کلاسمون از کسی خوشت میاد ؟
+آره.
دستم نسوخته.
_کیه؟!
+نوبت منه. یک.تو میخواستی اون کارو کنی؟
_آره.
دستش نسوخته.
چشمام چهارتا شد.
+خب.دو . اگه یکی بهت پیشنهاد بده قبول میکنی؟
_مثلا کی؟
+عااام.رز.
_نه.دستش نسوخته.
+جدی رفیق.تو فقط با اون حرف میزدی.
میاد تو صورتم .
_نوبت منه. یک.میخوای بازم همو بغل کنیم.؟
+آره.
دستم نسوخته.
سریع میپره سمتم و منو می اندازه و بغلم میکنه.
همینجوری خوابمون میره...
۱.۰k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.