مافیای خرگوشی
پارت 8
کوک: وقت عملیات بود همه مون بیدارشدیم غیر از ا/ت که تو بغلم خوابیده بود*... آروم از خودم جداش کردم و باش یک پتو آوردم و کشیدم روش و پیشونیش رو بوسیدم* زود برمیگردم
ته: راستی دیشب شبتون پر ستاره بود؟😂😈
کوک: خیلییی ولی جلوی ا/ت چیزی نگو..شاید خجالت بکشه
نامی: راست میگه
ته: اولین بارش بود..مثل تو؟
کوک: اهوم..برای چی میپرسی؟
ته: از روی کنجکاوی که چه حسی بهتون دست میداد😂
کوک: خودت زن پیدا کم و ببین چه حسی دارع😂
شوگا: توکار هاشون دخالت نکن ته
جیهوپ: خوب گفتی😂
جین: نمیخوای براش یاداشت بزاری؟
جیمین: یک اطلاعی بده
کوک: صبر کنید...*......اومدم
نامجون: لیدر..ولی بیشتر به کوک و ته میخوره😂
جین: هکر
شوگا: هکر
جیهوپ: جاسوس
جیمین: شکنجه گر
ته و کوک: معامله گر مواد و اسلحه
نامی: خب برنامه اینه کوک و ته با مستر لی معامله فروش رو انجام میدن جیهوپم که از قبل وارد سازمانشون شده ( مواد) جین وشوگا هم سیستم هاشونو هک میکنن و جیمین و من وارد عمل میشیم و دزدی رو شروع میکنیم
( تازه الان شروع شد داستان این فیک)
کوک: آقای لی قرداد رو آماده کردید؟
لی: شما مطمئنید؟
ته: فقط یک امضاس..میخواد چی داشته باشه؟
لی :...*.. تبریک میگم :)
کوک و ته: ممنونم..خنده ریز*
بادیگارد لی: تو گوش لی* آقا انباری خالیه سیستمامون هم هک کردن آقای جانگ همجاسوس بوده
لی: لعنت بهش..ببخشید ااانبببارری موپ خالیع
کوک: بهتره تا فردا پیداشون کنی وگرنه باندتو باید بدی ( سرد)
تع: ( از این حرف کوک پشمام ریخت).....( از عمارت خارج شدیم)
کوک ته؛ موفقق شدیمممم
ته: داداش پشمام ریختتتت...حالا فردا رو چیکار میکنیم؟
کوک: مخفیانه بدون اینکه بفهمه باند شو ازش میگیریم😂
ته: یه زنگی به ا/ت زنگ بزن ببین چیکار میکنه
کوک: یکم دیگه زنگ میزنم*
*
نامجون: همگی خسته نباشد
کوک: یک ساعت دیگه زنگ میزنم
کوک:...*..ا/ت؟.. مخفیگاهی؟
کوک: وقت عملیات بود همه مون بیدارشدیم غیر از ا/ت که تو بغلم خوابیده بود*... آروم از خودم جداش کردم و باش یک پتو آوردم و کشیدم روش و پیشونیش رو بوسیدم* زود برمیگردم
ته: راستی دیشب شبتون پر ستاره بود؟😂😈
کوک: خیلییی ولی جلوی ا/ت چیزی نگو..شاید خجالت بکشه
نامی: راست میگه
ته: اولین بارش بود..مثل تو؟
کوک: اهوم..برای چی میپرسی؟
ته: از روی کنجکاوی که چه حسی بهتون دست میداد😂
کوک: خودت زن پیدا کم و ببین چه حسی دارع😂
شوگا: توکار هاشون دخالت نکن ته
جیهوپ: خوب گفتی😂
جین: نمیخوای براش یاداشت بزاری؟
جیمین: یک اطلاعی بده
کوک: صبر کنید...*......اومدم
نامجون: لیدر..ولی بیشتر به کوک و ته میخوره😂
جین: هکر
شوگا: هکر
جیهوپ: جاسوس
جیمین: شکنجه گر
ته و کوک: معامله گر مواد و اسلحه
نامی: خب برنامه اینه کوک و ته با مستر لی معامله فروش رو انجام میدن جیهوپم که از قبل وارد سازمانشون شده ( مواد) جین وشوگا هم سیستم هاشونو هک میکنن و جیمین و من وارد عمل میشیم و دزدی رو شروع میکنیم
( تازه الان شروع شد داستان این فیک)
کوک: آقای لی قرداد رو آماده کردید؟
لی: شما مطمئنید؟
ته: فقط یک امضاس..میخواد چی داشته باشه؟
لی :...*.. تبریک میگم :)
کوک و ته: ممنونم..خنده ریز*
بادیگارد لی: تو گوش لی* آقا انباری خالیه سیستمامون هم هک کردن آقای جانگ همجاسوس بوده
لی: لعنت بهش..ببخشید ااانبببارری موپ خالیع
کوک: بهتره تا فردا پیداشون کنی وگرنه باندتو باید بدی ( سرد)
تع: ( از این حرف کوک پشمام ریخت).....( از عمارت خارج شدیم)
کوک ته؛ موفقق شدیمممم
ته: داداش پشمام ریختتتت...حالا فردا رو چیکار میکنیم؟
کوک: مخفیانه بدون اینکه بفهمه باند شو ازش میگیریم😂
ته: یه زنگی به ا/ت زنگ بزن ببین چیکار میکنه
کوک: یکم دیگه زنگ میزنم*
*
نامجون: همگی خسته نباشد
کوک: یک ساعت دیگه زنگ میزنم
کوک:...*..ا/ت؟.. مخفیگاهی؟
۳.۱k
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.