ریندو
از زبان ا/ت :
لباسم رو پوشیدم .امروز خیلی بی حوصله بود م . رفتم ک اهنگ گوش بدم گوشیم زنگ خورد شماره ی غریبه بود جواب دادم :
ا/ت: الو؟
غریبه: خنده*
( غریبه قطع کرد )
ا/ت: وای صداش شبیه دوس چند سال پیشم بود
اون موقع خیلی بچه بودم ک با این پسره دوس بودم ولی ازش خوشم نمیاد نمیخوام باهاش دوس باشم
یکم بغضم گرفته بود ک ریندو زنگ زد*
ریندو : ا/ت
ا/ت : ب.بله ( بغض)
ریندو :چیزی شده ا/ت؟
ا/ت: ن چیزی نیست فقط یکم حالم بده همین
ریندو: درو بزن
ا/ت: چی؟
ریندو: در خونه ، درو باز کن
ا/ت: ب.باشه
قطع کردم و رفتم درو باز کردم
ا/ت: ریندو کی اومدی؟
ریندو: همون موقع ک زنگ زدم
ا/ت: بیا تو
ریندو وارد خونه شد و درو بست *
( ا/ت تا خواست برگرده ریندو اونو کوبوند ب دیوار )
ا/ت: چ.چیکار میکنی ؟
ریندو : من تورو میشناسم چت شده؟ تو صبح ک زنگ زدم خوب بودی ولی یهو حالت بد شد
ا/ت: از قفل بین ریندو و دیوار در اومد * یکی از دوستای قدیمیم زنگ زد مزاحمت ایجاد کنه
ریندو : دختره؟
ا/ت: ن
ریندو: چرا جواب دادی؟
ا/ت: با ی شماره ی ناشناس زنگ زده بود
ریندو: اون حالتو خراب کرد؟
ا/ت: اوم
ریندو: چرا مگه نمیگی دوستته؟
ا/ت : قدیم باهاش دوس بودم اون بچه بودم الان بزرگ شدم و میدونم دوستی با اون کار اشتباهیه و نمیخوام باهاش دوس باشم ولی نمیشه میترسم اتفاق بدی بیوفته
ریندو: ا/ت رو بغل کرد* اتفاقی نمیافته من اینجام ........ تازه شمارشو بلاک کن و دیگه هم حق نداری نزدیک پسری بشی یا باهاشون دوس باشی ... البته ب غیر از ران
ا/ت: ولی آخه..
ریندو : ممنونم ازت گ این حرف مهمو بهم زدی( همین دوستت رو میگه)
ا/ت: راستش دیگه نمیخوام ببینمش نمیخوام باهاش دوس باشم نمیخوام شمارمو داشته باشه اصلا نمیخواممممم تو زندگیم باشه
ریندو: آروم باش خودم حلش میکنم فقط اون عوضی چیزی ک بت نگفت؟
ا/ت: ن فقط خندید
ریندو : نگران نباش دیگه خنده رو نمیبینه
تو دیگ خبری از اون دوست مزاحمت نداشتی دیگ بت زنگ نزد .. کی میدونه شاید ریندو کشته بودتش
لایک و فالو
حمایتتتتتتت لطفااا
لباسم رو پوشیدم .امروز خیلی بی حوصله بود م . رفتم ک اهنگ گوش بدم گوشیم زنگ خورد شماره ی غریبه بود جواب دادم :
ا/ت: الو؟
غریبه: خنده*
( غریبه قطع کرد )
ا/ت: وای صداش شبیه دوس چند سال پیشم بود
اون موقع خیلی بچه بودم ک با این پسره دوس بودم ولی ازش خوشم نمیاد نمیخوام باهاش دوس باشم
یکم بغضم گرفته بود ک ریندو زنگ زد*
ریندو : ا/ت
ا/ت : ب.بله ( بغض)
ریندو :چیزی شده ا/ت؟
ا/ت: ن چیزی نیست فقط یکم حالم بده همین
ریندو: درو بزن
ا/ت: چی؟
ریندو: در خونه ، درو باز کن
ا/ت: ب.باشه
قطع کردم و رفتم درو باز کردم
ا/ت: ریندو کی اومدی؟
ریندو: همون موقع ک زنگ زدم
ا/ت: بیا تو
ریندو وارد خونه شد و درو بست *
( ا/ت تا خواست برگرده ریندو اونو کوبوند ب دیوار )
ا/ت: چ.چیکار میکنی ؟
ریندو : من تورو میشناسم چت شده؟ تو صبح ک زنگ زدم خوب بودی ولی یهو حالت بد شد
ا/ت: از قفل بین ریندو و دیوار در اومد * یکی از دوستای قدیمیم زنگ زد مزاحمت ایجاد کنه
ریندو : دختره؟
ا/ت: ن
ریندو: چرا جواب دادی؟
ا/ت: با ی شماره ی ناشناس زنگ زده بود
ریندو: اون حالتو خراب کرد؟
ا/ت: اوم
ریندو: چرا مگه نمیگی دوستته؟
ا/ت : قدیم باهاش دوس بودم اون بچه بودم الان بزرگ شدم و میدونم دوستی با اون کار اشتباهیه و نمیخوام باهاش دوس باشم ولی نمیشه میترسم اتفاق بدی بیوفته
ریندو: ا/ت رو بغل کرد* اتفاقی نمیافته من اینجام ........ تازه شمارشو بلاک کن و دیگه هم حق نداری نزدیک پسری بشی یا باهاشون دوس باشی ... البته ب غیر از ران
ا/ت: ولی آخه..
ریندو : ممنونم ازت گ این حرف مهمو بهم زدی( همین دوستت رو میگه)
ا/ت: راستش دیگه نمیخوام ببینمش نمیخوام باهاش دوس باشم نمیخوام شمارمو داشته باشه اصلا نمیخواممممم تو زندگیم باشه
ریندو: آروم باش خودم حلش میکنم فقط اون عوضی چیزی ک بت نگفت؟
ا/ت: ن فقط خندید
ریندو : نگران نباش دیگه خنده رو نمیبینه
تو دیگ خبری از اون دوست مزاحمت نداشتی دیگ بت زنگ نزد .. کی میدونه شاید ریندو کشته بودتش
لایک و فالو
حمایتتتتتتت لطفااا
۳۷.۰k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.