فیک جی هوپ ( زندگی شیرین ) پارت ۴
ا.ت : صبح که بیدار شدم قیافه جی هوپ میدیدم فکر میکردن خوابه اصلا باورم نمی شد . پیشونیش رو بوس کردم و یواش براش آب پرتغال درست کردم . و بیدارش کردم . گفتم : هوپی بلند شو آب پرتغالی رو بخور . ا.ت : مثل فشنگ بلند شد و لُپ منو بوسید و گفت قربون مهربونیت شم و آب پرتغال رو تا ته خورد . بعد بهم پیشنهاد داد که بریم بیرون و منم قبول کردم و باهم دیگه سوار ماشین شدیم و ی زره حرف زدیم . بعد جی هوپ به من گفت که می تونیم باهم رابطه داشته باشیم منم با کمال میل گفتم آره چرا که نه ؟
و اون روز بهترین روز تو عمرم بود.
بعد ۱ ساعت وقتی اومدیم خونه دیدیم که همه بچه هو مارو
ی جوری نگاه می کردن و ما هم ی راست رفتیم اتاقمون .
لباس خونگیمون رو پوشیدیم و اومدیم برای صبحونه .
وقتی صبحونه رو خوردیم . نامجون و جین مثل کنه چسبیدن به جی هوپ .
از زبون جی هوپ : حاجی مثل کنه چسبیدن و میگفتن که تو با ا.ت رابطه داری ؟ و من گفتم اره .
بچه ها اگه خوب بود منو دنبال و لایک کنین 😃😃
و اون روز بهترین روز تو عمرم بود.
بعد ۱ ساعت وقتی اومدیم خونه دیدیم که همه بچه هو مارو
ی جوری نگاه می کردن و ما هم ی راست رفتیم اتاقمون .
لباس خونگیمون رو پوشیدیم و اومدیم برای صبحونه .
وقتی صبحونه رو خوردیم . نامجون و جین مثل کنه چسبیدن به جی هوپ .
از زبون جی هوپ : حاجی مثل کنه چسبیدن و میگفتن که تو با ا.ت رابطه داری ؟ و من گفتم اره .
بچه ها اگه خوب بود منو دنبال و لایک کنین 😃😃
۴.۷k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.