عشق در یک نگاه❤🍷
عشق در یک نگاه❤🍷
پارت 9
شعار:.... ننت اگه اصکی بری❤🍷
اونور
اون لیزگه بود...
اکس ییعیت...
ولی حالش اصلا خوب نبود.
هیچ کس کاری جز دوستاشم نداشت.
مجبورم شدم ی دوستش سو زنگ بزنم.
سو:
رو تختم نشسته بودم و کتاب میخوندم که گوشیم زنگ خورد.
با اومدن اصم اونور رو صفحه پرام ریخت اما سریع صدامو صاف کردم و گفتم.
_سلام
_سلام خانم جوشکون خوبید؟
_ممنونم بفرمایید
_دوستتون خانم لیزگه
_خب لیزگه خوبه چیزیش شده؟
_اینجا تو باره و انقدر مشروب خورده حالش بده.
_واقعا؟
_اره.
سریع گوشیو انداختم رو تخت و رفتم سمت ملیس و خبرو بهش گفتم.
اماده شدیم و راه افتادیم.
بار خیلی شلوغ بود اما لیزگه رو پیدا کردیم که مست بود و روی سندلی نشسته بود و گریه میکرد.
ملیس دوید سمتش که لیزگه اومد بغلش کرد و با صدایی که بغض و مسنی قاطیش بود گفت
_ملیس من جرمم این بود که زیادی دوسش داشتم...
ملیس اون نمیدونه چه سختی کشیدم
دیدی با دوست دخترش اومده بود؟
_اره بیا بریم
1 روز بعد
ملیس
از خواب بیدار شدم و لباسمو عوض کردم.
از اتاق رفتم بیرون و اب خوردم بعد برای بیداری کردن لیزگه به اتاقش رفتم و درو باز کردم.
و با صحنه ای مه مواجه شدم یه جیغ خیلییییی بلند زدم و دستمو رو قلبم گرفتم
ملیس_لیزگهههههههههب
ادامه دارد...
شرط بخاطر اینکع دوتا پارت گذاشتم جفتشم 20 لایک شه تا پارت بعد
پارت 9
شعار:.... ننت اگه اصکی بری❤🍷
اونور
اون لیزگه بود...
اکس ییعیت...
ولی حالش اصلا خوب نبود.
هیچ کس کاری جز دوستاشم نداشت.
مجبورم شدم ی دوستش سو زنگ بزنم.
سو:
رو تختم نشسته بودم و کتاب میخوندم که گوشیم زنگ خورد.
با اومدن اصم اونور رو صفحه پرام ریخت اما سریع صدامو صاف کردم و گفتم.
_سلام
_سلام خانم جوشکون خوبید؟
_ممنونم بفرمایید
_دوستتون خانم لیزگه
_خب لیزگه خوبه چیزیش شده؟
_اینجا تو باره و انقدر مشروب خورده حالش بده.
_واقعا؟
_اره.
سریع گوشیو انداختم رو تخت و رفتم سمت ملیس و خبرو بهش گفتم.
اماده شدیم و راه افتادیم.
بار خیلی شلوغ بود اما لیزگه رو پیدا کردیم که مست بود و روی سندلی نشسته بود و گریه میکرد.
ملیس دوید سمتش که لیزگه اومد بغلش کرد و با صدایی که بغض و مسنی قاطیش بود گفت
_ملیس من جرمم این بود که زیادی دوسش داشتم...
ملیس اون نمیدونه چه سختی کشیدم
دیدی با دوست دخترش اومده بود؟
_اره بیا بریم
1 روز بعد
ملیس
از خواب بیدار شدم و لباسمو عوض کردم.
از اتاق رفتم بیرون و اب خوردم بعد برای بیداری کردن لیزگه به اتاقش رفتم و درو باز کردم.
و با صحنه ای مه مواجه شدم یه جیغ خیلییییی بلند زدم و دستمو رو قلبم گرفتم
ملیس_لیزگهههههههههب
ادامه دارد...
شرط بخاطر اینکع دوتا پارت گذاشتم جفتشم 20 لایک شه تا پارت بعد
۴.۲k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.