پارت هفتم
عشق زیبا (𝚜𝚌𝚑𝚘𝚗𝚎 𝙻𝚒𝚎𝚋𝚎)
از زبان جیمین
ا/ت رو بلند کردم و بردمش تو ماشین هنوز گریه میکرد دستمال بهش دادم و گفتم :
_ تموم شد دیگه گریه نکن + ممنونم نجاتم دادی اکر نبودی دختر بودنم رو از دست میدادم (عرررررر ) . زنگ زدم کوک گفت این پسره ا/ت رو میشناسه و خونه شون رو هم بلده دوست پسره بهم گفته میخواد بیاد سراغ ا/ت و ول کن نیس . به کوک گفتم: ا/ت رو پیش خودم نگه میدارم دوستش هم بیار . قطع کردم و سمت خونه رفتم اون قدر مست نبودم که نتونم رانندگی نکنم تو راه هیچ حرفی نمی زدیم رسیدیم خونه ا/ت خواب بود زدم به در پرید بالا ....
از زبان ا/ت
یکی زد به در ترسیدم نمیدونم کجا بودیم از جیمین پرسیدم : + اینجا کجاس من میخام برم خونه خودم _ قضیه اش مفصله بعدا میگم فعلا اینجا می مونی + جانننننن😳 تو یه سقف _ فکر کردی من از خدامه چاره ای نیس + اوفففف . رفتیم تو
+ اتاقم کجاس _ تو اتاق من میخوابیم + واتتتتت _ کنار اتاقمه اون اتاق در سفیده + اههه خدا رو شکر . دو تایی رفتیم تو اتاقامون نمیتونستم این لباس ها رو بپوشم موقع خوابیدن لباسم نداشتم رفتم تو اتاق جیمین در زدم رفتم تو گفت: _چته + لباس ندارم . رفت سمت کمدش و یه بلوز سفید رنگ بهم داد گفت : _ بیا اینو بپوش شکی درش نیست چون ریزی ازت بزرگه دیگه باید سر کنه + مسخره چیکار به ریز بودنم داری اصلا اینجوره تو هم خیلی بزرگی _ خب مگه غیر از اینه + نه _ خب پس زر نزن + بی ادب من رفتم _ به سلامت راسی فردا بریم لباس بگیریم برات + ها باشه .....
۲۰ لایک ۲۰ فالو = پارت بعدی
بفرما اینم پارت بعدی هی میگین پارت بعدی پارت بعدی
از زبان جیمین
ا/ت رو بلند کردم و بردمش تو ماشین هنوز گریه میکرد دستمال بهش دادم و گفتم :
_ تموم شد دیگه گریه نکن + ممنونم نجاتم دادی اکر نبودی دختر بودنم رو از دست میدادم (عرررررر ) . زنگ زدم کوک گفت این پسره ا/ت رو میشناسه و خونه شون رو هم بلده دوست پسره بهم گفته میخواد بیاد سراغ ا/ت و ول کن نیس . به کوک گفتم: ا/ت رو پیش خودم نگه میدارم دوستش هم بیار . قطع کردم و سمت خونه رفتم اون قدر مست نبودم که نتونم رانندگی نکنم تو راه هیچ حرفی نمی زدیم رسیدیم خونه ا/ت خواب بود زدم به در پرید بالا ....
از زبان ا/ت
یکی زد به در ترسیدم نمیدونم کجا بودیم از جیمین پرسیدم : + اینجا کجاس من میخام برم خونه خودم _ قضیه اش مفصله بعدا میگم فعلا اینجا می مونی + جانننننن😳 تو یه سقف _ فکر کردی من از خدامه چاره ای نیس + اوفففف . رفتیم تو
+ اتاقم کجاس _ تو اتاق من میخوابیم + واتتتتت _ کنار اتاقمه اون اتاق در سفیده + اههه خدا رو شکر . دو تایی رفتیم تو اتاقامون نمیتونستم این لباس ها رو بپوشم موقع خوابیدن لباسم نداشتم رفتم تو اتاق جیمین در زدم رفتم تو گفت: _چته + لباس ندارم . رفت سمت کمدش و یه بلوز سفید رنگ بهم داد گفت : _ بیا اینو بپوش شکی درش نیست چون ریزی ازت بزرگه دیگه باید سر کنه + مسخره چیکار به ریز بودنم داری اصلا اینجوره تو هم خیلی بزرگی _ خب مگه غیر از اینه + نه _ خب پس زر نزن + بی ادب من رفتم _ به سلامت راسی فردا بریم لباس بگیریم برات + ها باشه .....
۲۰ لایک ۲۰ فالو = پارت بعدی
بفرما اینم پارت بعدی هی میگین پارت بعدی پارت بعدی
۴۱.۰k
۱۷ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.