پارت31
پارت31
ویو کوک
بعد اینکه لباس خریدم ته گفت میخواد کت و شلوار بخره گذاشتم از مغازه اومدیم برون ازش پرسیدم:
کوک. ته ته؟
ته. جانم؟
کوک. کت و شلوار برای چیه؟
ته. امممم... خب همیطور اخه همشون رو پوشیدم قدیمی شدن میخوام جدید بخرم که اگه یهو اتفاقی پیش اومد داشته باشم
کوک. اهوم، ته ته، ته ته اونجا ی بستنی فروشیه هست برام بستنی میگیری؟(با لحن بچه گونه)
ته. باشه بیا بریم بگیرم برات ولی اول بگو بانی کی بودی تو؟
کوک. بانیِ.. ددی(اخرش رو چوری گفت که فقط ته بشنوه)
ته. افرین بیبی بوی(اروم_بم)
ته ته بردم برام بستنی خریدداشتم بشتنی میخوردم که...
برو پایین
(چیه فکر چی به سرت زد)
که ته ته گفت بریم تو ی مغازه که پر از کت و شلوارای گرون بود دهنم باز مونده بود ته دستش رو گذاشت زیر چونم و حلش داد بالا دهنم رو بست و گفت
ته. چت شد دهنت باز موند
کوک. ........
ته چندتا کت انتخاب کرد و رفت تو اتاق پرو منم نشستم روی کاناپه تا بیا
بعد 12 مین اومد خیلی توی اون کت شلوار هات بود دوباره دهنم باز شد اما اینبار تا اخر باز شد و باعث شد ته بخنده
کوک. چ. چ. چیشده؟!(تعجب_دهنش هنوز کمی بازه)
ته. بچه دهنت که دوبازه باز مونده ببندش الان پشه میره توش
کوک. یااااااا خرس عسلی جذاب مسخره نکننننن
ته. باشه ولی اینو برمیدارم از این واکنشی که نشون دادی معلومه بهم میاد
کوک. اره توش خیلی خوب شدی.. ددی(اخرش رو اروم گفت)
ته. چشم بزار شب بشه اونوقت الان نمیخواد خودتو لوس کنی بیب(خیلی اروم_بم)
کوک. عهههههههه بی تر ادب
ته.(نگاه خمار)
خب ممکنه دو یا سه پارت دیگه این فیک رو تموم کنم و فیک جدید بزارم حمایت شه هااااااااااا
خدافظ مامانا ی گلم عاشقتونم🖐🏻😁
محض اطلاع هی بهم میگید کیوت منم میخوام حرصتون رو در بیارم حیح😁
ویو کوک
بعد اینکه لباس خریدم ته گفت میخواد کت و شلوار بخره گذاشتم از مغازه اومدیم برون ازش پرسیدم:
کوک. ته ته؟
ته. جانم؟
کوک. کت و شلوار برای چیه؟
ته. امممم... خب همیطور اخه همشون رو پوشیدم قدیمی شدن میخوام جدید بخرم که اگه یهو اتفاقی پیش اومد داشته باشم
کوک. اهوم، ته ته، ته ته اونجا ی بستنی فروشیه هست برام بستنی میگیری؟(با لحن بچه گونه)
ته. باشه بیا بریم بگیرم برات ولی اول بگو بانی کی بودی تو؟
کوک. بانیِ.. ددی(اخرش رو چوری گفت که فقط ته بشنوه)
ته. افرین بیبی بوی(اروم_بم)
ته ته بردم برام بستنی خریدداشتم بشتنی میخوردم که...
برو پایین
(چیه فکر چی به سرت زد)
که ته ته گفت بریم تو ی مغازه که پر از کت و شلوارای گرون بود دهنم باز مونده بود ته دستش رو گذاشت زیر چونم و حلش داد بالا دهنم رو بست و گفت
ته. چت شد دهنت باز موند
کوک. ........
ته چندتا کت انتخاب کرد و رفت تو اتاق پرو منم نشستم روی کاناپه تا بیا
بعد 12 مین اومد خیلی توی اون کت شلوار هات بود دوباره دهنم باز شد اما اینبار تا اخر باز شد و باعث شد ته بخنده
کوک. چ. چ. چیشده؟!(تعجب_دهنش هنوز کمی بازه)
ته. بچه دهنت که دوبازه باز مونده ببندش الان پشه میره توش
کوک. یااااااا خرس عسلی جذاب مسخره نکننننن
ته. باشه ولی اینو برمیدارم از این واکنشی که نشون دادی معلومه بهم میاد
کوک. اره توش خیلی خوب شدی.. ددی(اخرش رو اروم گفت)
ته. چشم بزار شب بشه اونوقت الان نمیخواد خودتو لوس کنی بیب(خیلی اروم_بم)
کوک. عهههههههه بی تر ادب
ته.(نگاه خمار)
خب ممکنه دو یا سه پارت دیگه این فیک رو تموم کنم و فیک جدید بزارم حمایت شه هااااااااااا
خدافظ مامانا ی گلم عاشقتونم🖐🏻😁
محض اطلاع هی بهم میگید کیوت منم میخوام حرصتون رو در بیارم حیح😁
۶.۷k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.