school secret

پارت ۱۹
زنگ تفریح شد آنیلا رفت تویه پشت بوم. منتظر بود تا اونا بیان. بعد ۵ دقیقه اومدن.
جونگکوک:آنیلا.
آنیلا: بله.
جونگکوک: بابت اون حرف هایی که اونروز زدم....متاسفم.
تهیونگ: منم متاسفم.
جیمین: ببخشید آنیلا. ما تورو زود قضاوت کردیم.
آنیلا: می بخشمتون. شما هم اون موقع از دست من عصبانی بودین.
جیمین: و نامجون میخواست یچیزی بهت بگه.
جونگکوک: آره ما دیگه میریم.
جیمین: آن آنیلا بهد منم کارت دارم.
آنیلا: باشه.
نامجون: خب چجوری بگم...گفتنش سخته..... من...دوست دارم!
آنیلا صورتش قرمز شده بود. موهاشو جلویه صورتش گرفت و اروم گفت
آنیلا: منم دوست دارم.
نامجون: چی؟
آنیلا: منم دوست دارم! تو با اونا فرق میکنی از همشون مهربون تری.
نامجون: توهم با هرچی دختر تا حالا دیدم فرق داری.
بعد نامجون به سمت آنیلا رفت و اروم اونو بوسید. بعد چند ثانیه لباشو برداشت. آنیلا خیلی خجالت کشیده بود.
آنیلا: یعنی الان ما باهم تو رابطه ایم؟
نامجون: اره
نامجون: بریم دیگه جیمینم کارت داره‌.
آنیلا: با..باشه.
از پشت بوم بیرون اومدن و به سمت کلاس رفتن.
وارد کلاس شدن. جیمین به سمت آنیلا رفت و گفت
جیمین: میتونم ازت یه خواهشی بکنم؟
آنیلا: اره چی؟
جیمین: میتونی.....