✨ شاهدخت مرموز 👑
✨ شاهدخت مرموز 👑
p⁴
تندی از بغلش اومدم بیرون لباسامو تکوندم.:
+ ممنون
_ خواهش
« خلاصه رفتن پیش بچه ها »
شوگا: چیشد چرا انقد طولش دادین
جیمین: اتفاقی افتاد
+ نه چیزی نشد
+ بیاین بریم قصر
سوار اسبامون شدیم و رفتیم سمت قصر
کوک: خوب آخرش کی برد
_ سوفیا
جیمین کوک : برگاااام
شوگا: بلخره یکی پیدا شد ته رو ببره
+ حال کردین هه
_ خو حالا
+«بلخره رسیدیم قصر اسبا رو بردیم طویله خودمونم رفتم اتاق و دوش گرفتیم »
+« تقریبا شب شده بود از حموم اومدم بیرون و موهام رو خشک کردم ، پسرا هم حموم کرده بودن و رو تخت دراز کشیده بودن، »
+« داشتم موهام رو میبستم که در اتاق باز شد و ی نگهبان اومد داخل:
نگهبان:................
#فیک #چند_پارتی #چندپارتی #سناریو #تکپارتی
#بی_تی_اش #بنگتن #بنگتن_بویز #کیپاپ
#تهیونگ #کیم_تهیونگ
p⁴
تندی از بغلش اومدم بیرون لباسامو تکوندم.:
+ ممنون
_ خواهش
« خلاصه رفتن پیش بچه ها »
شوگا: چیشد چرا انقد طولش دادین
جیمین: اتفاقی افتاد
+ نه چیزی نشد
+ بیاین بریم قصر
سوار اسبامون شدیم و رفتیم سمت قصر
کوک: خوب آخرش کی برد
_ سوفیا
جیمین کوک : برگاااام
شوگا: بلخره یکی پیدا شد ته رو ببره
+ حال کردین هه
_ خو حالا
+«بلخره رسیدیم قصر اسبا رو بردیم طویله خودمونم رفتم اتاق و دوش گرفتیم »
+« تقریبا شب شده بود از حموم اومدم بیرون و موهام رو خشک کردم ، پسرا هم حموم کرده بودن و رو تخت دراز کشیده بودن، »
+« داشتم موهام رو میبستم که در اتاق باز شد و ی نگهبان اومد داخل:
نگهبان:................
#فیک #چند_پارتی #چندپارتی #سناریو #تکپارتی
#بی_تی_اش #بنگتن #بنگتن_بویز #کیپاپ
#تهیونگ #کیم_تهیونگ
۷.۷k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.