من امدم
پارت ۴
(تو خیلی اعصبانی شدی رفتی پیش مایکی)
ت/ا :مایکی میشه ی سوال خیلی ساده بپرسم
مایکی: آره بپرس
ت/ا :تو ی گنگ داری
مایکی: ها اره توکیو مانجی گنگ
ت/ا: خوب بزار ی چیزی رو روشن کنم تا حالا چی فکر کردی من نمی تونی تور کنی مایکی
مایکی: چی نه من از این کارا نمی کنم
ت/ا: آره بابا ی گنگ داری و کار آدمای گنگی چیه دزدی ،قاتل ،تجاوز
میدونی چه قدر این سه حرف رو شنیدم آونم تو اخبار پس آدم خوبی هستی آره
اما: نه اشتباه میکنی
ت/ا :اما تو که ساکت باش تو خودت دختری چطوری دلت میاد آخه
مایکی: نه میدونم که ......
ت/ا: ی سیلی به مایکی زدی چی میدونی دروغگوتو تا (زنگ خورد بود سری رفتی پشت سرتم نگاه نمی کردی همین طوری میرفتی که پیچیدی تو ی کوچه که خوردی به ی پسره)
پسره۱ :جون چه دختره نازی( گرفتن گونه )
ت/ا: چی کار میکنی ولم کن
پسره۲ :جون فکرشو بکن چه حالی کنیم
ت/ا :وای چی کار کنم میترسم تو سعی کردی از دستشون فرار کنی ولی نشد
پسره۱ :چاقو در میاره بهتر خودت راه بیای مگه باکره ای که میترسی
پسره۲ :اوه آره شانس به افتاده دستمون
پس بهتر پاشو خط خطی کنم تا کارمون راحتر بشه
ت/ا: خواست چاقو بزنه به من که مایکی پرید وسط چاقو خورد تو شکمش
مایکی: (خیلی ریلکس) نگرانت بودم آمدم دنبالت
ت/ا: مایکی زخمی شدی خوبی
مایکی: آره بابا من خوبم
پسرا: وای مایکیه فرار کنید
رفتن
ت/ا :(زانو زدن مایکی از خون ریزی) مایکی خوبی گریه ببخشید مایکی اشتباه کردم فکر اشتباهی راجبت کردم
مایکی: قرق در خون بابا من خوبم چیزی نیست میگم خوبم عه
(تو خیلی اعصبانی شدی رفتی پیش مایکی)
ت/ا :مایکی میشه ی سوال خیلی ساده بپرسم
مایکی: آره بپرس
ت/ا :تو ی گنگ داری
مایکی: ها اره توکیو مانجی گنگ
ت/ا: خوب بزار ی چیزی رو روشن کنم تا حالا چی فکر کردی من نمی تونی تور کنی مایکی
مایکی: چی نه من از این کارا نمی کنم
ت/ا: آره بابا ی گنگ داری و کار آدمای گنگی چیه دزدی ،قاتل ،تجاوز
میدونی چه قدر این سه حرف رو شنیدم آونم تو اخبار پس آدم خوبی هستی آره
اما: نه اشتباه میکنی
ت/ا :اما تو که ساکت باش تو خودت دختری چطوری دلت میاد آخه
مایکی: نه میدونم که ......
ت/ا: ی سیلی به مایکی زدی چی میدونی دروغگوتو تا (زنگ خورد بود سری رفتی پشت سرتم نگاه نمی کردی همین طوری میرفتی که پیچیدی تو ی کوچه که خوردی به ی پسره)
پسره۱ :جون چه دختره نازی( گرفتن گونه )
ت/ا: چی کار میکنی ولم کن
پسره۲ :جون فکرشو بکن چه حالی کنیم
ت/ا :وای چی کار کنم میترسم تو سعی کردی از دستشون فرار کنی ولی نشد
پسره۱ :چاقو در میاره بهتر خودت راه بیای مگه باکره ای که میترسی
پسره۲ :اوه آره شانس به افتاده دستمون
پس بهتر پاشو خط خطی کنم تا کارمون راحتر بشه
ت/ا: خواست چاقو بزنه به من که مایکی پرید وسط چاقو خورد تو شکمش
مایکی: (خیلی ریلکس) نگرانت بودم آمدم دنبالت
ت/ا: مایکی زخمی شدی خوبی
مایکی: آره بابا من خوبم
پسرا: وای مایکیه فرار کنید
رفتن
ت/ا :(زانو زدن مایکی از خون ریزی) مایکی خوبی گریه ببخشید مایکی اشتباه کردم فکر اشتباهی راجبت کردم
مایکی: قرق در خون بابا من خوبم چیزی نیست میگم خوبم عه
۵.۱k
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.