زندگی سم من «پارت اول»

زندگی سم من «پارت اول»
(دوزتااانن گرامییی یه نکتههه این فیک جهت اینکه حوصلم سررفتهو بیشتر طنزه و هرچی تو مغزم باشه مینویسم حتی فوش پ اگه دوس ندارین نخونییینن بعد نیاین بگین چرا همچین چیزی گفتیو فلانن با تشکررر🤗چقد حرف زدم😂)
از زبون آکاری سامااا
متنفرمممم از مدرسه متنفرممم از شکل هرچی درسه متنفرمممم&~~♡••☆#&-§<×¥$×ππ£^°∆№`[
اما: چقد غر میزنییی
آکاری: گشنمههههه
اما: میخواستی عجله نکنی و غذات یادت نره
آکاری: کوفتت بشهههه
هینا: آکاری چااااننن بسههه بیا غذای منو بخوررر
سنجو: نهههه هینا ولش کنننن غذاتو بخور ب این توله سگ اهمیت ندهههه
هینا: اخه حوصله غر زدناشو ندارممممم
آکاری: خعلی دلتم بخواد پشمک صورتییییی
هینا: به من گفتی پشمک صو_
؟؟؟: بسه دیگه
یهو به طرف نگا کردم
ا... ا... امکان ندارههه
پچ پچ بچه ها بلند شد
ی خری: چ پسر خوشگلیه
اون خر دیه: ارههه خیلی کراشههه
؟؟؟: خببب میبینم غذاتو جا گذاشتی ایمیتو_چان
بعد لبخند مهربون همیشگیش رو زد