♕در این بازی عشق و مرگ یکیست♕ پارت دوم، پارت 13
پیاده شدیم رفتیم به سمت عمارتی که توش مهمونی بود. رفتیم داخل عمارت بوی الکل همه جا رو پرکرده بود. رفتیم با جکسون سر یه میز دو نفره نشستیم. گارسون اومد و دو تا الکل گذاشت رو میز. جکسون گیلاسش رو برداشتو یهویی سر کشید منم میخواستم بخورم+به سلامتیم.&الکل واسه بچه ها خوب نیست+منظورت چیه؟&یعنی نباید الکل بخوری.
بعد الکلو از دستم قاپیدو سرکشید +از یه الاغ نباید انتظار داشت زبونه یه انسان رو بفهمه&بابا انسان بابا جذاب لنتی +خیلی حرف میزنیا گیلاستو بخور انقدرم زر موفت نزن.&بزار دهنم باز نشه +دهنتو باز کن ببینم چه گهی میخوای بخوری.&راستی اون اینجاست. +کی؟&رئیس گروه شبح +کو&کو تو بیابون جلو چشمته+خو ندیدم تو چرا انقدر وحشی (با حالت مظلوم)&وخسا وخسا برو باش حرف بزن خودمو خودتو راحت کن.+نموخوام چی بش بگم؟&تو که خیلی خوب سرو زبون داری پس چی شد+خفه خون بگیر پنج دیقه ببینم باید چی کار کنم میشه باهام تمرین کنی؟&باش ولی زودا میخوام زود برم خونم بخوابم +نه که تو هم تا میری میخوابی.&بام دیگه حرف نزن+باشه حالا قهر نکن میدونی بلد نیستم ناز بکشم.&اره میدونم +خب بگو چی بگم.&یه راست برو سر اصل مطلب +باش.
هیچ وقت تو حرف زدن با کسایی که نمیشناختم خوب نبودم از ادما میترسم بیشتر ادما ممکنه از بیرون رنگی باشند ولی داخلشون سیاهه سیاهه . سر یه میز تنها نشسته بود نگاش کردم «+چقد این شبیه یکیه»+میتونم بشینم؟_من مشکلی ندارم. نشستم رو صندلی روبه رویش +باید باهات حرف بزنم _همینجا بگو +مشکلی نداری؟ شنودو از این حرفا _اینحا شنود نداره+از کجا میدونی _میدونم دیگه چی میخواستی بگی.+درباره ی چان _اه اون مارمولک موزی +از نظرت دربارش خوشم اومد بهتون حمله کرده نه؟_تو از کجا میدونی؟+از همونجا که تو میدونی اینجا شنود نیست.حالا اینا مهم نیست خوب گوش کن چان با 3 تا از گروه های برتر متحد شده و نه گروه پر سیاه نه شبح هیچ کدوم تنهایی از پس چان بر نمیاد پس باید برای یه مدت اتش بس کنیم و اینم بگم که برای منم سخته با گروه دشمن همکاری کنم ولی هیچ کدوم چاره ای جز این نداریم قبوله؟
از زبون کوک: اون دختره وارث گروه پر سیاه اومد جلوم و(من دیگه حرفاشونو نمینویسم)این حرفا رو زد. راست میگفت تا خالا چان سه تا از بزرگ ترین محموله های ما رو دزدیده بود. همچین فکر بدیم نبود اینجوری میتونم ازشون اطلاعات به دست بیارم.
از زبون لیا: یکم رفت تو فکر ولی یه دیقه بعد گفت_قبوله+عالیه از فردا کارمون رو شروع میکنیم خب من برم _وایسا +بله _شمارت +واسه چی؟_واسه اینکه در تماس باشیم +بزن 010٠٠٠ بهم زنگ بزن شمارت بیوفته
زنگ زد شمارش افتاد +بد زنگ میزنم _باش
رفتم پیش جکسون&چیشد؟+قبول کرد.&خوبه وخسا بریم من خوابم میاد
بعد الکلو از دستم قاپیدو سرکشید +از یه الاغ نباید انتظار داشت زبونه یه انسان رو بفهمه&بابا انسان بابا جذاب لنتی +خیلی حرف میزنیا گیلاستو بخور انقدرم زر موفت نزن.&بزار دهنم باز نشه +دهنتو باز کن ببینم چه گهی میخوای بخوری.&راستی اون اینجاست. +کی؟&رئیس گروه شبح +کو&کو تو بیابون جلو چشمته+خو ندیدم تو چرا انقدر وحشی (با حالت مظلوم)&وخسا وخسا برو باش حرف بزن خودمو خودتو راحت کن.+نموخوام چی بش بگم؟&تو که خیلی خوب سرو زبون داری پس چی شد+خفه خون بگیر پنج دیقه ببینم باید چی کار کنم میشه باهام تمرین کنی؟&باش ولی زودا میخوام زود برم خونم بخوابم +نه که تو هم تا میری میخوابی.&بام دیگه حرف نزن+باشه حالا قهر نکن میدونی بلد نیستم ناز بکشم.&اره میدونم +خب بگو چی بگم.&یه راست برو سر اصل مطلب +باش.
هیچ وقت تو حرف زدن با کسایی که نمیشناختم خوب نبودم از ادما میترسم بیشتر ادما ممکنه از بیرون رنگی باشند ولی داخلشون سیاهه سیاهه . سر یه میز تنها نشسته بود نگاش کردم «+چقد این شبیه یکیه»+میتونم بشینم؟_من مشکلی ندارم. نشستم رو صندلی روبه رویش +باید باهات حرف بزنم _همینجا بگو +مشکلی نداری؟ شنودو از این حرفا _اینحا شنود نداره+از کجا میدونی _میدونم دیگه چی میخواستی بگی.+درباره ی چان _اه اون مارمولک موزی +از نظرت دربارش خوشم اومد بهتون حمله کرده نه؟_تو از کجا میدونی؟+از همونجا که تو میدونی اینجا شنود نیست.حالا اینا مهم نیست خوب گوش کن چان با 3 تا از گروه های برتر متحد شده و نه گروه پر سیاه نه شبح هیچ کدوم تنهایی از پس چان بر نمیاد پس باید برای یه مدت اتش بس کنیم و اینم بگم که برای منم سخته با گروه دشمن همکاری کنم ولی هیچ کدوم چاره ای جز این نداریم قبوله؟
از زبون کوک: اون دختره وارث گروه پر سیاه اومد جلوم و(من دیگه حرفاشونو نمینویسم)این حرفا رو زد. راست میگفت تا خالا چان سه تا از بزرگ ترین محموله های ما رو دزدیده بود. همچین فکر بدیم نبود اینجوری میتونم ازشون اطلاعات به دست بیارم.
از زبون لیا: یکم رفت تو فکر ولی یه دیقه بعد گفت_قبوله+عالیه از فردا کارمون رو شروع میکنیم خب من برم _وایسا +بله _شمارت +واسه چی؟_واسه اینکه در تماس باشیم +بزن 010٠٠٠ بهم زنگ بزن شمارت بیوفته
زنگ زد شمارش افتاد +بد زنگ میزنم _باش
رفتم پیش جکسون&چیشد؟+قبول کرد.&خوبه وخسا بریم من خوابم میاد
۳۰.۳k
۱۹ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.