دختر اجاره ای🖤🕸 𝐩𝐚𝐫 ⁸ 𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍🖤🕸
رئیس: میفروشمش..
خدمه/جنی: چی؟ واقعا؟😳
رئیس: گفتم میفروشمش
خدمه: اها خب الان میتونین با مشتری صحبت کنین؟
رئیس: نه ولی برای فروش یکی رو میفرستم.. بهشون
بگو چند دقیقه صبر کنن
خدمه: بله بهشون میگم
قطع کردن
خدمه: گفتن میفروشن و یکی رو برای فروش میفرستن
تهیونگ: خوبه پس من باید با کی صحبت کنم؟
خدمه: گفتن چند دقیقه صبر کنین الان یکی میاد
تهیونگ: باشه پس ما بریم بشینیم
تهیونگ دستشو گذاشت دور کمر جنی و با جنی رفتن روی مبل نشستن
تهیونگ: ببخشید برای اینکه شک نکنن این کارو میکنم
جنی: پس بهتر انجامش بده😑
تهیونگ: واقعا فکر میکنی من خوب نیستم؟😳
جنی: آره.. هرکی ببینه میفهمه سختته
تهیونگ بعد حرف جنی، اونو بلند کرد و روی پاهاش گذاشت
و مو های جنی رو نوازش کرد
تهیونگ: اینجوری خوبه؟
صورت جنی قرمز شده بود و هول شده بود
تهیونگ بعد دیدن صورت جنی خودشم خجالت کشید😅
جنی: اها خوبه😵💫
تهیونگ: خیلی سبکی
جنی: عا اگه سختته بلند شم
تهیونگ: نه جدی میگم سبکی
جنی: آها..
همینجوری داشتن صحبت میکردن که یه مرد اومد جلوشون
لایک ۲۰💜😁
گفته بودم چند روز آفم ولی نذاشتینننن😵💫😑
خدمه/جنی: چی؟ واقعا؟😳
رئیس: گفتم میفروشمش
خدمه: اها خب الان میتونین با مشتری صحبت کنین؟
رئیس: نه ولی برای فروش یکی رو میفرستم.. بهشون
بگو چند دقیقه صبر کنن
خدمه: بله بهشون میگم
قطع کردن
خدمه: گفتن میفروشن و یکی رو برای فروش میفرستن
تهیونگ: خوبه پس من باید با کی صحبت کنم؟
خدمه: گفتن چند دقیقه صبر کنین الان یکی میاد
تهیونگ: باشه پس ما بریم بشینیم
تهیونگ دستشو گذاشت دور کمر جنی و با جنی رفتن روی مبل نشستن
تهیونگ: ببخشید برای اینکه شک نکنن این کارو میکنم
جنی: پس بهتر انجامش بده😑
تهیونگ: واقعا فکر میکنی من خوب نیستم؟😳
جنی: آره.. هرکی ببینه میفهمه سختته
تهیونگ بعد حرف جنی، اونو بلند کرد و روی پاهاش گذاشت
و مو های جنی رو نوازش کرد
تهیونگ: اینجوری خوبه؟
صورت جنی قرمز شده بود و هول شده بود
تهیونگ بعد دیدن صورت جنی خودشم خجالت کشید😅
جنی: اها خوبه😵💫
تهیونگ: خیلی سبکی
جنی: عا اگه سختته بلند شم
تهیونگ: نه جدی میگم سبکی
جنی: آها..
همینجوری داشتن صحبت میکردن که یه مرد اومد جلوشون
لایک ۲۰💜😁
گفته بودم چند روز آفم ولی نذاشتینننن😵💫😑
۱۱.۷k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.