سناریو:آخرین بوسه(توکیو ریونجرز)p2
سناریو:آخرین بوسه(توکیو ریونجرز)p2
Mitsuya
وقتی تو رو داخل لباسی دید که خودش برات دوخته بود نتونست جلوی اشک های خودش رو بگیره و دست دیگه ش مشغول نوازش گونه های تو شد چندی نشد که دست های به پشت سر تو حرکت کرد و سر تو رو به سر خودش نزدیک کرد؛دست هات رو دور گردن اون حلقه کردی و خودت رو بیشتر نزدیک کردی بلاخره برای آخرین بار لب هاتون به هم برخورد کرد اون لحظه جادویی تر از همیشه بود. هر دوتون تشنه این بوسه بودین به آرومی لب هاش روی لب هات حرکت میکرد و یکی از دست هاش به نوازش موهای تو. در آخر آروم بوسه به کنار لب هاتون زد و جدا شد چشم هاش هم هنوز خیس بود~عاشقتم ا/ت. مطمئنما یه روزی دوباره به هم ملحق میشیم~و تو رو به آغوش خودش پناه داد.
این توی پارت قبل جا نشد
Mitsuya
وقتی تو رو داخل لباسی دید که خودش برات دوخته بود نتونست جلوی اشک های خودش رو بگیره و دست دیگه ش مشغول نوازش گونه های تو شد چندی نشد که دست های به پشت سر تو حرکت کرد و سر تو رو به سر خودش نزدیک کرد؛دست هات رو دور گردن اون حلقه کردی و خودت رو بیشتر نزدیک کردی بلاخره برای آخرین بار لب هاتون به هم برخورد کرد اون لحظه جادویی تر از همیشه بود. هر دوتون تشنه این بوسه بودین به آرومی لب هاش روی لب هات حرکت میکرد و یکی از دست هاش به نوازش موهای تو. در آخر آروم بوسه به کنار لب هاتون زد و جدا شد چشم هاش هم هنوز خیس بود~عاشقتم ا/ت. مطمئنما یه روزی دوباره به هم ملحق میشیم~و تو رو به آغوش خودش پناه داد.
این توی پارت قبل جا نشد
۱۲.۰k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.