پارت ۵۵
کوک : باشه پس منم همینا رو میخورم.
کوک: خب چاگی تا تو کارات رو بکنی و بلند بشی من میرم کارای ترخیصت رو بکنم .
ا.ت: باشه
کوک ویو:
رفتم از اتاق ا.ت بیرون که جیمین رو دیدم آمد سمتم و گفت : چی شد؟ ا.ت چیزیش نبود؟
کوک: نه جیمینا . چیزی نشد . خوبه . راستی یه خبر خوب هم برات دارم .
جیمین: هوووف خداروشکر. چی ...چی شده؟
کوک: داری عمو میشی
جیمین:..... و..واقعا؟( با ذوق )
کوک: اره .
جیمین: ( محکم کوک رو بغل میکنه )
جنی: چی شده؟ هااا؟
جیمین: داری خاله میشی چاگی.
جین: چی....چچچچچی......چی شد؟ یعنی ا.ت الان حاملس؟ جیییغ .....عررررر دارم خاله میشمممممم
کوک و جیمین : ( به جنی خندیدن )
کوک: خب هیونگ و نونا شما برین خونه دیگه خسته شدین . منم میرم کارای ترخیص ا.ت رو بکنم .
جیمین: مطمئنی؟ نمیخوای پیشت باشیم؟ میتونی ؟
کوک: اره بابا چرا نتونم .
جیمین: اوکی پس . مراقب خودت باش .
کوک: باشه خدافظ
جنی و جیمین: خدافظ
و اونا رفتن .
ادمین ویو:
کوک رفت کارای ترخیص ا.ت رو کرد و آمد پیش ا.ت .
کوک: چاگی آماده ای؟ بریم؟
ا.ت: اره اره بریم.
و کوک دست ا.ت رو گرفت و با هم رفتن سمت رستوران . کوک غذا رو گرفت و رفتن سمت خونه که اونجا غذاشون ور بخورن
ویو خونه:
ا.ت ویو:
رفتیم خونه . غذا زیاد گرفته بودیم . پس زنگ زدیم جنی و جیمین هم آمدن پیشمون .
پرش زمانی به وقتی که جنی و جیمین آمدن:
جنی: ا.ت گوگولی بیا این لیوان ها رو ببر .
ا.ت: امدممم
خلاصه ناهار رو خوردیم و یکم هم فیلم دیدیم .
پرش زمانی به فردا صبح تو دانشگاه ( ببخشید آنقدر هی پرش زمانی داشتیم )
ا.ت ویو:
نشسته بودم سر کلاس داشتم چرت میزدم . جنی هم جلوی من همین اوضاع رو داشت . دیشب تا صبح داشتیم با جیمین و کوک و جنی خونه ما فیلم میدیدیم.
همینطوری تو چرت بودم که یهو استاد صدام زد . ای پدصگ خو بذار دو دقیقه بخوابم .
استاد: خانم جئون ..... خانم جئون...خانم جئون ا.ت ....
( اره دیگه ا.ت شد خانم جئون)
ا.ت: ه...ها..آها بله استاد ببخشید حواسم نبود .
استاد : حواستون کجاست؟ خانم جئون چرا کزدنتون کبوده؟( نقاشیه کوکه . آخه استاد توله سگ به تو چه ) خانم جئون الان باید تمرکزتون رو درساتون باشه شما دیگه ترم آخرید. به جای اینکه رو پروژتون کار کنید رفتین سک......( عه وا استاد ؟) اممم ...نه...نه چیزه ببخشید منظوری نداشتم . ( استاد عنتر به اشتباه خود پی برد )
کل کلاس رفت رو هوا....
............................
کوک: خب چاگی تا تو کارات رو بکنی و بلند بشی من میرم کارای ترخیصت رو بکنم .
ا.ت: باشه
کوک ویو:
رفتم از اتاق ا.ت بیرون که جیمین رو دیدم آمد سمتم و گفت : چی شد؟ ا.ت چیزیش نبود؟
کوک: نه جیمینا . چیزی نشد . خوبه . راستی یه خبر خوب هم برات دارم .
جیمین: هوووف خداروشکر. چی ...چی شده؟
کوک: داری عمو میشی
جیمین:..... و..واقعا؟( با ذوق )
کوک: اره .
جیمین: ( محکم کوک رو بغل میکنه )
جنی: چی شده؟ هااا؟
جیمین: داری خاله میشی چاگی.
جین: چی....چچچچچی......چی شد؟ یعنی ا.ت الان حاملس؟ جیییغ .....عررررر دارم خاله میشمممممم
کوک و جیمین : ( به جنی خندیدن )
کوک: خب هیونگ و نونا شما برین خونه دیگه خسته شدین . منم میرم کارای ترخیص ا.ت رو بکنم .
جیمین: مطمئنی؟ نمیخوای پیشت باشیم؟ میتونی ؟
کوک: اره بابا چرا نتونم .
جیمین: اوکی پس . مراقب خودت باش .
کوک: باشه خدافظ
جنی و جیمین: خدافظ
و اونا رفتن .
ادمین ویو:
کوک رفت کارای ترخیص ا.ت رو کرد و آمد پیش ا.ت .
کوک: چاگی آماده ای؟ بریم؟
ا.ت: اره اره بریم.
و کوک دست ا.ت رو گرفت و با هم رفتن سمت رستوران . کوک غذا رو گرفت و رفتن سمت خونه که اونجا غذاشون ور بخورن
ویو خونه:
ا.ت ویو:
رفتیم خونه . غذا زیاد گرفته بودیم . پس زنگ زدیم جنی و جیمین هم آمدن پیشمون .
پرش زمانی به وقتی که جنی و جیمین آمدن:
جنی: ا.ت گوگولی بیا این لیوان ها رو ببر .
ا.ت: امدممم
خلاصه ناهار رو خوردیم و یکم هم فیلم دیدیم .
پرش زمانی به فردا صبح تو دانشگاه ( ببخشید آنقدر هی پرش زمانی داشتیم )
ا.ت ویو:
نشسته بودم سر کلاس داشتم چرت میزدم . جنی هم جلوی من همین اوضاع رو داشت . دیشب تا صبح داشتیم با جیمین و کوک و جنی خونه ما فیلم میدیدیم.
همینطوری تو چرت بودم که یهو استاد صدام زد . ای پدصگ خو بذار دو دقیقه بخوابم .
استاد: خانم جئون ..... خانم جئون...خانم جئون ا.ت ....
( اره دیگه ا.ت شد خانم جئون)
ا.ت: ه...ها..آها بله استاد ببخشید حواسم نبود .
استاد : حواستون کجاست؟ خانم جئون چرا کزدنتون کبوده؟( نقاشیه کوکه . آخه استاد توله سگ به تو چه ) خانم جئون الان باید تمرکزتون رو درساتون باشه شما دیگه ترم آخرید. به جای اینکه رو پروژتون کار کنید رفتین سک......( عه وا استاد ؟) اممم ...نه...نه چیزه ببخشید منظوری نداشتم . ( استاد عنتر به اشتباه خود پی برد )
کل کلاس رفت رو هوا....
............................
۶.۰k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.