پارت ۲۴
پارت ۲۴
My idol is a part of me
آیدل من بخشی از وجودم
(۲ژانویه۲۰۲۰ در لس آنجلس )
این هوپ :بابا من اومدم (کمی با داد)
وقتی وارد خونه شد با پدرش که سرش رو بین دستاش گرفته و با مادرش که با غصه به پدرش نگاه میکنه مواجه شد
این هوپ :چخبر شده مامان
مادرش :پسرم تو کی برگشتی
به طرف پدرش برگشت و گفت
هوانگ :بابا چخبر شده چرا شماها اینجوری شدین اتفاقی افتاده
باباش:وسایلتون جمع کن گمشو از خونم بیرون
با ترس به خانوادش خیره شد رو به مادرش
این هوپ:مامان بابا چی داره میگه(با ترس )
باباش :گمشو برو (داد)
هوانگ این هوپ :پس پس من کجا قراره بمونم (ترس )
باباش :مهم نیست فقط از خونم گمشو بیرون
این هوپ:بابا چی شده چرا هیچکی چیزی نمیگه
مادرش :پسرم متاسفم (با غصه)
این هوپ بدون هیچ حرفی از اون خونه بیرون رفت
(۸جولای ۲۰۲۴در کره جنوبی)
بعد از بیاد آوردن خاطراتش اشکی سر داد
گلدون دم دستش رو شکست و با داد گفت
این هوپ:چرا آخه چرا
بعد از بیاد آوردن خاطراتش اشکی سر داد
گلدون دم دستش رو شکست و با داد گفت
این هوپ:چرا آخه چرا (داد)چرا من سرش رو بین دستای خونیش رو بین سرش گرفت
این هوپ:چرا من چرا آخه چرا چرا (گریه)
(این داستان ادامه دارد و....)
توجه :این داستان بر اساس شیطان من نوشته شده است و این شخصیت و افراد خود شما هستین و فقط در تیزر فیک از اون اشخاص استفاده شده ممنون که تا اینجا تماشا کردین بریم برای پارت بعد 🖤
اگر دیدی خبری ازم نیست یعنی مسدود شدم و اینجا ادامه میدم پستارو ویرایش دادم و اینو توی همشون نوشتم آیدی :@yuibfgvdswdfhvjt1234566789
My idol is a part of me
آیدل من بخشی از وجودم
(۲ژانویه۲۰۲۰ در لس آنجلس )
این هوپ :بابا من اومدم (کمی با داد)
وقتی وارد خونه شد با پدرش که سرش رو بین دستاش گرفته و با مادرش که با غصه به پدرش نگاه میکنه مواجه شد
این هوپ :چخبر شده مامان
مادرش :پسرم تو کی برگشتی
به طرف پدرش برگشت و گفت
هوانگ :بابا چخبر شده چرا شماها اینجوری شدین اتفاقی افتاده
باباش:وسایلتون جمع کن گمشو از خونم بیرون
با ترس به خانوادش خیره شد رو به مادرش
این هوپ:مامان بابا چی داره میگه(با ترس )
باباش :گمشو برو (داد)
هوانگ این هوپ :پس پس من کجا قراره بمونم (ترس )
باباش :مهم نیست فقط از خونم گمشو بیرون
این هوپ:بابا چی شده چرا هیچکی چیزی نمیگه
مادرش :پسرم متاسفم (با غصه)
این هوپ بدون هیچ حرفی از اون خونه بیرون رفت
(۸جولای ۲۰۲۴در کره جنوبی)
بعد از بیاد آوردن خاطراتش اشکی سر داد
گلدون دم دستش رو شکست و با داد گفت
این هوپ:چرا آخه چرا
بعد از بیاد آوردن خاطراتش اشکی سر داد
گلدون دم دستش رو شکست و با داد گفت
این هوپ:چرا آخه چرا (داد)چرا من سرش رو بین دستای خونیش رو بین سرش گرفت
این هوپ:چرا من چرا آخه چرا چرا (گریه)
(این داستان ادامه دارد و....)
توجه :این داستان بر اساس شیطان من نوشته شده است و این شخصیت و افراد خود شما هستین و فقط در تیزر فیک از اون اشخاص استفاده شده ممنون که تا اینجا تماشا کردین بریم برای پارت بعد 🖤
اگر دیدی خبری ازم نیست یعنی مسدود شدم و اینجا ادامه میدم پستارو ویرایش دادم و اینو توی همشون نوشتم آیدی :@yuibfgvdswdfhvjt1234566789
۱.۰k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.