505
میدونی..
مدتی هاست که به دنبال شمارهی اتاق هتلمونم..
دنبال تاریخ آشناییمون..ساعتی که حرف میزدیم،موضوعی که بینمون بزرگتر میشد..
اوایل اون ماه..ماهی شوم..
تکتک اون جملهها رو یادمه..
مهم نیست چند دقیقه باید تو راه باشم..۴۵ دقیقه؟ ۱ سـال؟ یک عمـر؟..
سودی نداره..میخوام برگردم عقب
موقعی که پیشمونی جبرانی بی سود،ناپذیره
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در چشمان سیاهت درد رو دیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در چشمان سیاهت اشک رو دیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت بغضنهفته رو شنیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت گریه پنهان بود.
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت ناباوری تحدید و قصد شوک را شنیدم و حس کردم...
_____
منو ببخش..
من همیشه زودتر از موعد دستمو از روی چشمانت برمیداشتم.
من همیشه زودتر از موعد آغوشت را رهآ و ضربهای میزدم.
من همیشه زودتر از موعد دستت رو رهآ میکردم.
منو ببخش.. متاسفم حتی برای استشمام شهد گردنت..و عطر موهای موج دار تو..
منو ببخش برای آن دستانی که دستای ظریف تورا به زنجیر انگشتانش بست..
__
کاش بتونم وارد آن اتاق اسرار پنهان شوم و تورا ببینم
که دستت زیر سرت است،لبخند زده ای!
آخرین بوسـه..آخرین دیدار..
5:05 «آخـریـن معــجزة»
مدتی هاست که به دنبال شمارهی اتاق هتلمونم..
دنبال تاریخ آشناییمون..ساعتی که حرف میزدیم،موضوعی که بینمون بزرگتر میشد..
اوایل اون ماه..ماهی شوم..
تکتک اون جملهها رو یادمه..
مهم نیست چند دقیقه باید تو راه باشم..۴۵ دقیقه؟ ۱ سـال؟ یک عمـر؟..
سودی نداره..میخوام برگردم عقب
موقعی که پیشمونی جبرانی بی سود،ناپذیره
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در چشمان سیاهت درد رو دیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در چشمان سیاهت اشک رو دیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت بغضنهفته رو شنیدم..
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت گریه پنهان بود.
من شکستم و لعنت بر لحظهای که در صدایت ناباوری تحدید و قصد شوک را شنیدم و حس کردم...
_____
منو ببخش..
من همیشه زودتر از موعد دستمو از روی چشمانت برمیداشتم.
من همیشه زودتر از موعد آغوشت را رهآ و ضربهای میزدم.
من همیشه زودتر از موعد دستت رو رهآ میکردم.
منو ببخش.. متاسفم حتی برای استشمام شهد گردنت..و عطر موهای موج دار تو..
منو ببخش برای آن دستانی که دستای ظریف تورا به زنجیر انگشتانش بست..
__
کاش بتونم وارد آن اتاق اسرار پنهان شوم و تورا ببینم
که دستت زیر سرت است،لبخند زده ای!
آخرین بوسـه..آخرین دیدار..
5:05 «آخـریـن معــجزة»
۱.۲k
۲۳ مهر ۱۴۰۳