فیک فکر کنم عاشقش شدم فصل دوم پارت ٣
از زبان هانا
آروم رفتم در گوش تهیونگ گفتم
هانا : ببینم جونگ کوک اینجا چیکار میکنه
تهیونگ هم آروم توی گوشم گفت
تهیونگ : بهت گفته بودم که دوستای منم میان
هانا : خب ؟
تهیونگ : خب اونم دوستمه دیگه
هانا : اما اوپا
اعصابم از دست تهیونگ خورد بود حداقل باید بهم میگفت جونگکوک هم میاد گروه بندی کردن قرار شد من و جسیکا و لوسی توی یک کلبه باشیم و تهیونگ و جونگ کوک و جیمین که یکی دیگه از دوستای ته هست هم توی یک کلبه ی دیگه از شانس خوبم کلبه ی تهیونگ اینا دقیقا کنار کلبه ی ما بود آه چه شانسی حالا باید همش اون جونگ کوک رو ببینم (دختره ی قدر نشناس😶) داشتیم وسایل هامون رو میبردیم توی کلبه که دیدم جسیکا داره با یک چمدون و کوله میاد
هانا : جسیکا میخوای کمکت کنم وسایلت رو بیاری ؟
جسیکا : آره ممنون میشم عزیزم
هانا : خوب چمدونت رو بده من
جسیکا : نه اینا رو خودم میبرم تو اونایی که جای ماشین هستند رو بیار
هانا : ببینم مگه هنوزم چمدون داری ؟!
جسیکا : آره
هانا : باشه پس من میرم اونا رو میارم
با دیدن چمدون های کنار ماشین چشمام از تعجب زده بود بیرون
هانا : پنج تا چمدون ؟!
هانا : آه باورم نمیشه
به زور داشتم دوتا از چمدون ها رو میبردم که پام به سنگ گیر کرد و افتادم زمین و چمدون ها هم افتادن
هانا : آه تف به این شانس
خواستم پاشم که دست کسی جلوم ظاهر شد
جونگ کوک : بینم حالت خوبه پات صدمه ندیده ؟!
بدون توجه به دستش خودم بلند شدم و لباسام رو تکوندم و گفتم
هانا : حالم خوبه
جونگ کوک : به نظر سنگین میان بزار کمکت کنم
هانا : نه نیازی نیست خودم میتونم ببرمشون
جونگ کوک : مطمئنی ؟!
هانا : البته میتونی بری
جونگ کوک یک نیشخند بهم زد و رفت با هر زحمتی بود پنج تا چمدون رو بردم توی کلبه
هانا : آه جسیکا خدا بگم چیکارت کنه
لوسی : ببینم چی شده این همه چمدون دیگه مال کیه
جسیکا : آه اوردیشون ممنونم عزیزم
لوسی : ببینم اینا مال تو هستن ؟!
جسیکا : آره
لوسی : آخه این همه ؟!
جسیکا : وا شما چتونه تازه نصف وسایلم رو نیاوردم عیش
من و لوسی با تعجب به رفتم جسیکا نگاه می کردیم بعد از چیدن وسایل ها با دخترا تصمیم گرفتیم که سه نفری بریم جنگل تقریبا هوا تاریک شده بود داشتیم قدم میزدیم که صدایی به گوشمون رسید
لوسی : ببینم این صدای چی بود ؟!( با ترس )
به نظرتون صدای چی بود ؟🤔
شرایط پارت بعد :
٢٠ لایک
٢٠ کامنت
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_تهیونگ
#فیک_جونگ_کوک
آروم رفتم در گوش تهیونگ گفتم
هانا : ببینم جونگ کوک اینجا چیکار میکنه
تهیونگ هم آروم توی گوشم گفت
تهیونگ : بهت گفته بودم که دوستای منم میان
هانا : خب ؟
تهیونگ : خب اونم دوستمه دیگه
هانا : اما اوپا
اعصابم از دست تهیونگ خورد بود حداقل باید بهم میگفت جونگکوک هم میاد گروه بندی کردن قرار شد من و جسیکا و لوسی توی یک کلبه باشیم و تهیونگ و جونگ کوک و جیمین که یکی دیگه از دوستای ته هست هم توی یک کلبه ی دیگه از شانس خوبم کلبه ی تهیونگ اینا دقیقا کنار کلبه ی ما بود آه چه شانسی حالا باید همش اون جونگ کوک رو ببینم (دختره ی قدر نشناس😶) داشتیم وسایل هامون رو میبردیم توی کلبه که دیدم جسیکا داره با یک چمدون و کوله میاد
هانا : جسیکا میخوای کمکت کنم وسایلت رو بیاری ؟
جسیکا : آره ممنون میشم عزیزم
هانا : خوب چمدونت رو بده من
جسیکا : نه اینا رو خودم میبرم تو اونایی که جای ماشین هستند رو بیار
هانا : ببینم مگه هنوزم چمدون داری ؟!
جسیکا : آره
هانا : باشه پس من میرم اونا رو میارم
با دیدن چمدون های کنار ماشین چشمام از تعجب زده بود بیرون
هانا : پنج تا چمدون ؟!
هانا : آه باورم نمیشه
به زور داشتم دوتا از چمدون ها رو میبردم که پام به سنگ گیر کرد و افتادم زمین و چمدون ها هم افتادن
هانا : آه تف به این شانس
خواستم پاشم که دست کسی جلوم ظاهر شد
جونگ کوک : بینم حالت خوبه پات صدمه ندیده ؟!
بدون توجه به دستش خودم بلند شدم و لباسام رو تکوندم و گفتم
هانا : حالم خوبه
جونگ کوک : به نظر سنگین میان بزار کمکت کنم
هانا : نه نیازی نیست خودم میتونم ببرمشون
جونگ کوک : مطمئنی ؟!
هانا : البته میتونی بری
جونگ کوک یک نیشخند بهم زد و رفت با هر زحمتی بود پنج تا چمدون رو بردم توی کلبه
هانا : آه جسیکا خدا بگم چیکارت کنه
لوسی : ببینم چی شده این همه چمدون دیگه مال کیه
جسیکا : آه اوردیشون ممنونم عزیزم
لوسی : ببینم اینا مال تو هستن ؟!
جسیکا : آره
لوسی : آخه این همه ؟!
جسیکا : وا شما چتونه تازه نصف وسایلم رو نیاوردم عیش
من و لوسی با تعجب به رفتم جسیکا نگاه می کردیم بعد از چیدن وسایل ها با دخترا تصمیم گرفتیم که سه نفری بریم جنگل تقریبا هوا تاریک شده بود داشتیم قدم میزدیم که صدایی به گوشمون رسید
لوسی : ببینم این صدای چی بود ؟!( با ترس )
به نظرتون صدای چی بود ؟🤔
شرایط پارت بعد :
٢٠ لایک
٢٠ کامنت
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_تهیونگ
#فیک_جونگ_کوک
۴۹.۰k
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.