دخترک کوشولو 5
«سونیک»
_ خیلی خوب یه توضیحی در مورد این بچه باید به شماها بدم بچهها این دختر از یه دنیای دیگه اومده ولی هیچ خطری به دنیای خودمون نمیرسونه ما برنامه سرپرستی قبول کردیم و خواهر کوچولوی ما سه تاست و یکی از عضو خانواده ما هست
تیلز _ دختر کوچولوی ما
روژ _خیلی بانمکه مثل مارشمالو میشه با چایی شکلاتی خوردش♡
ناکلز_ خیلی بانمکه
بیلز و امی _ کاواییییی
سیلور _ داداش امش و چی گذاشتی؟
شدو _ ستاره
_ اسمش به چهرهاش میخوره امیدوارم مثل ما سه تا یه خواننده مشهور بشه
«ستاره»
باورم نمیشه که من الان سه تا داداش دارم شدو سیلور سونیک
و اسمم ستاره اس و حالا یه سوال داداشام خواننده مشهورن؟؟!
امی _ شما سه تا فردا کنسرت دارید کی از ستاره مراقبت میکنه؟ من و روژ و بیلز که میریم تالار مدل
تیلز_ منکه باید برم ازمایشگاه
ناکلز _ منم باید برم باشگاه
_ ماشالله همه کار داریم پس کی میخواد مراقب ستاره باشه؟
سیلور ـ یه سرپرست بگیم بیاد فردا ازش مراقبت کنه؟
شدو _ فکر خوبیه منم موافقم
بقیه _ موافقم .
_ الو سلام یه سرپرست میخواستم واسه خواهرم.. 1 سالشه
آدرس رو براتون میفرستم ساعت چند میخواد بیاد؟.. چی ولی ما اون وقت رو تو خونه نیستیم!.... خیلی خوب باشه.. موقع رفتن خواهرم خوابه کلید پایین در پیش گلدونه فقط بهش بگید حسابی مراقبش باشه من روش حساسم باشه خداحافظ.
شدو _ چی شد؟
_ چیزی نیست ما میریم موقع رفتن ستاره باید بگیره بخوابه تا سرپرست بیاد کلیدم میذاریم پایین گلدون
سیلور _ اوکی 👌
.
.
.
.
.
.
.
امی _ بچه هاااا غذا امادسسسسسسس (با داد)
سیلور _ اوممممدیییییمم(با داد)
سونیک _ اخخخخخخ جوننن هاداگگگگگگگگ (با داد)
ناکلز مااااا هممممم جا بزارررررر سونیککککککککککک(با داد)
وای سرم رفت سردرد گرفتم انقدر داد و بیداد راه انداختن اومدم داد بزنم که یهو گریم گرفت نگار ناخودآگاه گریه میگیره دست خودم نیست انگار یکی از ورژنهای بچگیمه.....
«شدو»
دیدم ستاره داره گریه میکنه ......
_ خفه شید دیگه انقدر داد و بیداد کردید ستاره گریهاش گرفت(خشم اژدها )
ستاره گذاشتم روی مبل افتادم دنبال سونیک و سیلور تا جرشون بدمممم... #~@» ~#» #+=_٪
«ستاره»
سونیک ـ گوه خورددددددممممممم شدوووو ولممم کننننن!!!
سیلور _ غلط کردممم ببخشید !!!!!!!
من داشتم اونجا نگاه میکردم دور تا دور خونه هی میدویدن
سعی میکردم خندم نگیره ولی محکم خندم گرفت جوری که پستونک از دهنم افتاد....
_ یا یایایا هاها هاها (خنده بچه کیوت) اسلاید 2 ☆
«سونیک »
باورم نمیشه که اون الان خواهر منه داشت به ما میخندید دستاشو بالا میبرد محکم محکم میخندید خیلی کیوت شده بود این آجینی کوچولوی منه❤
«سیلور»
شگفت زده شده بودم که داشت میخندید لپهای صورتی و تپلی با دستای کوچولو خیلی قشنگ میخندید برای اولین بار خوشحالی خندید خواهر کوچولوی من❤
«شدو»
یهو دیدم صدای خنده میاد برگشتم دیدم ستاره داره به ما
میخنده یلی قشنگ میخندید باورم نمیشه که این الان خواهر منه برای اولین بار لبخند بر روی گونم نشست زیبا میخندید. ❤
کهو دیدم از بس که خندید نزدیک بود از مبل بیفته اومدم بگیرمش که سه تایی افتادیم رو هم سیلور زیر سونیک وسط و من بالا ستارهام رو دستامون افتاده بود
سیلور _ خفه شدم شدو تکونی به خودت بده...
سونیک ــ شدو بلند شو
ــ خیلی خوب بابا غر نزن
که یهو دیدیم مه دارن به ما میخندن
ــ زهرمار خب یهو رو هم افتادیم
سونیک ــ ببندید
سیلور ــ کوفتتت
و همچنان همه میخندیدن.
.
.
.
.
.....
_ خیلی خوب یه توضیحی در مورد این بچه باید به شماها بدم بچهها این دختر از یه دنیای دیگه اومده ولی هیچ خطری به دنیای خودمون نمیرسونه ما برنامه سرپرستی قبول کردیم و خواهر کوچولوی ما سه تاست و یکی از عضو خانواده ما هست
تیلز _ دختر کوچولوی ما
روژ _خیلی بانمکه مثل مارشمالو میشه با چایی شکلاتی خوردش♡
ناکلز_ خیلی بانمکه
بیلز و امی _ کاواییییی
سیلور _ داداش امش و چی گذاشتی؟
شدو _ ستاره
_ اسمش به چهرهاش میخوره امیدوارم مثل ما سه تا یه خواننده مشهور بشه
«ستاره»
باورم نمیشه که من الان سه تا داداش دارم شدو سیلور سونیک
و اسمم ستاره اس و حالا یه سوال داداشام خواننده مشهورن؟؟!
امی _ شما سه تا فردا کنسرت دارید کی از ستاره مراقبت میکنه؟ من و روژ و بیلز که میریم تالار مدل
تیلز_ منکه باید برم ازمایشگاه
ناکلز _ منم باید برم باشگاه
_ ماشالله همه کار داریم پس کی میخواد مراقب ستاره باشه؟
سیلور ـ یه سرپرست بگیم بیاد فردا ازش مراقبت کنه؟
شدو _ فکر خوبیه منم موافقم
بقیه _ موافقم .
_ الو سلام یه سرپرست میخواستم واسه خواهرم.. 1 سالشه
آدرس رو براتون میفرستم ساعت چند میخواد بیاد؟.. چی ولی ما اون وقت رو تو خونه نیستیم!.... خیلی خوب باشه.. موقع رفتن خواهرم خوابه کلید پایین در پیش گلدونه فقط بهش بگید حسابی مراقبش باشه من روش حساسم باشه خداحافظ.
شدو _ چی شد؟
_ چیزی نیست ما میریم موقع رفتن ستاره باید بگیره بخوابه تا سرپرست بیاد کلیدم میذاریم پایین گلدون
سیلور _ اوکی 👌
.
.
.
.
.
.
.
امی _ بچه هاااا غذا امادسسسسسسس (با داد)
سیلور _ اوممممدیییییمم(با داد)
سونیک _ اخخخخخخ جوننن هاداگگگگگگگگ (با داد)
ناکلز مااااا هممممم جا بزارررررر سونیککککککککککک(با داد)
وای سرم رفت سردرد گرفتم انقدر داد و بیداد راه انداختن اومدم داد بزنم که یهو گریم گرفت نگار ناخودآگاه گریه میگیره دست خودم نیست انگار یکی از ورژنهای بچگیمه.....
«شدو»
دیدم ستاره داره گریه میکنه ......
_ خفه شید دیگه انقدر داد و بیداد کردید ستاره گریهاش گرفت(خشم اژدها )
ستاره گذاشتم روی مبل افتادم دنبال سونیک و سیلور تا جرشون بدمممم... #~@» ~#» #+=_٪
«ستاره»
سونیک ـ گوه خورددددددممممممم شدوووو ولممم کننننن!!!
سیلور _ غلط کردممم ببخشید !!!!!!!
من داشتم اونجا نگاه میکردم دور تا دور خونه هی میدویدن
سعی میکردم خندم نگیره ولی محکم خندم گرفت جوری که پستونک از دهنم افتاد....
_ یا یایایا هاها هاها (خنده بچه کیوت) اسلاید 2 ☆
«سونیک »
باورم نمیشه که اون الان خواهر منه داشت به ما میخندید دستاشو بالا میبرد محکم محکم میخندید خیلی کیوت شده بود این آجینی کوچولوی منه❤
«سیلور»
شگفت زده شده بودم که داشت میخندید لپهای صورتی و تپلی با دستای کوچولو خیلی قشنگ میخندید برای اولین بار خوشحالی خندید خواهر کوچولوی من❤
«شدو»
یهو دیدم صدای خنده میاد برگشتم دیدم ستاره داره به ما
میخنده یلی قشنگ میخندید باورم نمیشه که این الان خواهر منه برای اولین بار لبخند بر روی گونم نشست زیبا میخندید. ❤
کهو دیدم از بس که خندید نزدیک بود از مبل بیفته اومدم بگیرمش که سه تایی افتادیم رو هم سیلور زیر سونیک وسط و من بالا ستارهام رو دستامون افتاده بود
سیلور _ خفه شدم شدو تکونی به خودت بده...
سونیک ــ شدو بلند شو
ــ خیلی خوب بابا غر نزن
که یهو دیدیم مه دارن به ما میخندن
ــ زهرمار خب یهو رو هم افتادیم
سونیک ــ ببندید
سیلور ــ کوفتتت
و همچنان همه میخندیدن.
.
.
.
.
.....
۲.۲k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.