فیک کور پارت۳۰
ار ام:ماهم شام نمیخوریم،خسته ایم بریم خونه.(منظور از خونه مخفیگاه هستش.)
همه میرن تو ماشین و وی هم سوار موتور میشه و باهم میرن خونه.
داخل خونه.
ا/ت:خوب من شام نمیخورم یه دوش میگیرم که خستگی هام در بره وبعد میرم بخوابم.
جین:باشه..منم یکم نودل قارچ و سبزیجات میخورم،بعد میخوابم.
ا/ت:راستی فردا میرم خونه باشه.
جیمین:اگر اینجوری راحت تری باشه ولی اگر باز اومد... .
ا/ت:بهت میگم.
شوگا:خوبه منم میرم بخوابم شبتون بخیر.
بقیه:شب بخیر.
ار ام:منم میرم یکم کتاب بخونم بعد بخوابم.
جیمین:وی اومد.
وی:سلام...سلام!(با صورت و لحن نگران و ترسیده.)
جیمین:چیشده؟
وی:جی هوپ...جی هوپ... .
جیمین:جی هوپ چی؟
وی:جی هوپ زندس!
جیمین:چی؟
ببخشید این پارتم یکم کوتاه شد چون درسام زیاد بود برای همین وقت نکردم که زیاد بنویسم.🙏
لایک یادتون نره!
همه میرن تو ماشین و وی هم سوار موتور میشه و باهم میرن خونه.
داخل خونه.
ا/ت:خوب من شام نمیخورم یه دوش میگیرم که خستگی هام در بره وبعد میرم بخوابم.
جین:باشه..منم یکم نودل قارچ و سبزیجات میخورم،بعد میخوابم.
ا/ت:راستی فردا میرم خونه باشه.
جیمین:اگر اینجوری راحت تری باشه ولی اگر باز اومد... .
ا/ت:بهت میگم.
شوگا:خوبه منم میرم بخوابم شبتون بخیر.
بقیه:شب بخیر.
ار ام:منم میرم یکم کتاب بخونم بعد بخوابم.
جیمین:وی اومد.
وی:سلام...سلام!(با صورت و لحن نگران و ترسیده.)
جیمین:چیشده؟
وی:جی هوپ...جی هوپ... .
جیمین:جی هوپ چی؟
وی:جی هوپ زندس!
جیمین:چی؟
ببخشید این پارتم یکم کوتاه شد چون درسام زیاد بود برای همین وقت نکردم که زیاد بنویسم.🙏
لایک یادتون نره!
۳.۸k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.