پارت چهارم رمان دوست کودکی من
لیسا:هوم چته؟
کوک:ی لطفی بهم میکنی خاهشا؟
لیسا:آره حتما🥺
کوک:فقط از اینجا برو
لیسا:😐بیشعور
سوجون:عاااا ببین کی اینجاس نوه خاندان مانوبان؟تنت میخاره دختر؟خوشی زده زیر دلت؟با پای خودت اومدی تو جهنم!خوشومدی!
لیسا:بزار ما بریم دوربین های مدار بسته مدرسه فیلم ساعتی ک جونگکوک رو دزدیدی رو ضبت کرده از اون ی کپی گرفتم اگه مارو بکشی اعضای هیئت اضطراری مدرسه اونو پخش میکنن و هرچی داری از دست میدی ها؟
سوجون :لعنتتتتت بهت دختره ی......🤬
لیسا:نظرت چیه؟
سوجون:میتونید برید ولی اگه بفهمم کسی چیزی گفتین تیکه تیکتون میکنم باشه،؟
لیسا:باشه حالا بریم؟
سوجون:از جلو چشمام گمشید هردوتون😡
لیسا:هوم بریم
کوک:واقعا ممنونم لیسا اگه تو نبودی هیچوقت از اونجا زنده بیرون نمیومدم!
لیسا :خواهش میکنم 😅❤️
لیسا:رسیدیم به خونه کارآموزیمون و ب کوک کمک کردم زخم هاشو پانسمان کنه
#چهارسال بعد
کوک:حدود پنج یا شیش سال از اون اتفاقی ک خانوادم منو از خودشون دور کردم میگذره من توی گروه بی تی اس دبیو کردم با دوستام و لیسا هم توی یه گرلبند ب اسم بلک پینک دبیو کرده و من هیچوقت فکرشو نمیکردم ک موفق بشم 🥺😖 حالا هم از طرف کمپانی هامون با گروه بلک پینک و ایتزی و اکسو و توایس رفتیم ب گردش و ما بلک پینک توی یه خونه ویلایی ساکن شدیم...ب هر حال ب خودم قول دادم هرچقدرم پیشرفت کردم لُطفایی ک لیسا در حقم کرد رو فراموش نکنم و میخام بیشتر بهش نزدیک بشم اخه...
لیسا:کوککککککککک
کوک:ها!ب...بله؟
لیسا:حنجرم جر خورد انقد صدات زدم رو ابرا سفر میکنی؟😐😂
کوک:ب...ب...بخشید😔چیکار داشتی حالا؟
لیسا:میخایم جراعت و حقیقت بازی کنیم میای؟
کوک:اره بریم
جیهوپ:من میچرخونم😌
شوگا:نخیر بیخود من اینجا شلقمم تو بچرخونی؟😁بدش ب من
جیهوپ:بعله😐😂
شوگا:کوکی افتاد بهت جراعت یا حقیقت؟
کوکی:حقیقت
شوگا:خب کراشت کیه؟دختر ها بوگو
کوک:واییییییییییی نمیشه نگم🥺
لیسا:😂🤣
شوگا:نخیر بگو
کوک:خ...ب ...ام من....چیزه یعنی من.....
لیسا:توچی؟😐😂بگو خب مردیم ازفضولی😐😂
کوک:چیزه.....راستش کراش من ......
برای پارت بعد پنج لایک سه نظر
بنظرت کراشش کیه ؟آیو؟یا.....
گزارش ندید لطفا
کوک:ی لطفی بهم میکنی خاهشا؟
لیسا:آره حتما🥺
کوک:فقط از اینجا برو
لیسا:😐بیشعور
سوجون:عاااا ببین کی اینجاس نوه خاندان مانوبان؟تنت میخاره دختر؟خوشی زده زیر دلت؟با پای خودت اومدی تو جهنم!خوشومدی!
لیسا:بزار ما بریم دوربین های مدار بسته مدرسه فیلم ساعتی ک جونگکوک رو دزدیدی رو ضبت کرده از اون ی کپی گرفتم اگه مارو بکشی اعضای هیئت اضطراری مدرسه اونو پخش میکنن و هرچی داری از دست میدی ها؟
سوجون :لعنتتتتت بهت دختره ی......🤬
لیسا:نظرت چیه؟
سوجون:میتونید برید ولی اگه بفهمم کسی چیزی گفتین تیکه تیکتون میکنم باشه،؟
لیسا:باشه حالا بریم؟
سوجون:از جلو چشمام گمشید هردوتون😡
لیسا:هوم بریم
کوک:واقعا ممنونم لیسا اگه تو نبودی هیچوقت از اونجا زنده بیرون نمیومدم!
لیسا :خواهش میکنم 😅❤️
لیسا:رسیدیم به خونه کارآموزیمون و ب کوک کمک کردم زخم هاشو پانسمان کنه
#چهارسال بعد
کوک:حدود پنج یا شیش سال از اون اتفاقی ک خانوادم منو از خودشون دور کردم میگذره من توی گروه بی تی اس دبیو کردم با دوستام و لیسا هم توی یه گرلبند ب اسم بلک پینک دبیو کرده و من هیچوقت فکرشو نمیکردم ک موفق بشم 🥺😖 حالا هم از طرف کمپانی هامون با گروه بلک پینک و ایتزی و اکسو و توایس رفتیم ب گردش و ما بلک پینک توی یه خونه ویلایی ساکن شدیم...ب هر حال ب خودم قول دادم هرچقدرم پیشرفت کردم لُطفایی ک لیسا در حقم کرد رو فراموش نکنم و میخام بیشتر بهش نزدیک بشم اخه...
لیسا:کوککککککککک
کوک:ها!ب...بله؟
لیسا:حنجرم جر خورد انقد صدات زدم رو ابرا سفر میکنی؟😐😂
کوک:ب...ب...بخشید😔چیکار داشتی حالا؟
لیسا:میخایم جراعت و حقیقت بازی کنیم میای؟
کوک:اره بریم
جیهوپ:من میچرخونم😌
شوگا:نخیر بیخود من اینجا شلقمم تو بچرخونی؟😁بدش ب من
جیهوپ:بعله😐😂
شوگا:کوکی افتاد بهت جراعت یا حقیقت؟
کوکی:حقیقت
شوگا:خب کراشت کیه؟دختر ها بوگو
کوک:واییییییییییی نمیشه نگم🥺
لیسا:😂🤣
شوگا:نخیر بگو
کوک:خ...ب ...ام من....چیزه یعنی من.....
لیسا:توچی؟😐😂بگو خب مردیم ازفضولی😐😂
کوک:چیزه.....راستش کراش من ......
برای پارت بعد پنج لایک سه نظر
بنظرت کراشش کیه ؟آیو؟یا.....
گزارش ندید لطفا
۵.۱k
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.