افسوس روز های بی تو~ ۱

اصلا ایده اسم حال میکنین*
✪✪✪✪✪✪✪✪✪✪
ریندو: ا/ت بلند شووووووو
ا/ت: چتهه بزار بوخابممممممم
ران: پاشو دیههههه ایزانا الان هممون میخورههههههه
ا/ت: چرا من دارم با شمادوتا زندگی میکنم؟
ریندو: چون جاذابیم
ران: چون دستپختم خوبه
ریندو:خیلی *زدن تو سر ران*
ران: نباید برادر بزرگت انقد ضایع کنیی
ریندو: گمشو حال نداریم عیش
از زبان ا/ت✪
خب دوباره دعوا های صبح این دو مشنگ داریم. یکیشون زیادی حرف میزنه (منظورش رانه... د اخه مادرج_) یکیشون زیادی تنبله😀🎀
عجیبه...
خببب من ا/ت عستمممم یه اسکل مشنگی که با این دوتا مشنگ تر زندگی میکنه میتونم بگم ورژن ۳ تایی پت و مت هستیم اره🤡🛐
از زبان بنده (نویسنده/ راوی)✪
ریندو:پا شو دیههههه
*ا/ت بلند میشه*
ا/ت: خداااا
ران: جون؟
ا/ت: اعتماد بنفس بگردم
ریندو: عقلللللل برادر عقلللل
*ا/ت بلند میشه میره بیرون از اتاق و دست صورتش میشوره*
ا/ت: صبحونه نداریم نه؟
ریندو:ران میخاس_
ران: ببندددد نگووووو
ریندو: ران میخاست تخم مرغ بپزه سوزوندش (شوهرم سراشپز کربن دی اکسیده😀🫵🏻)
ران: کوشته شدم
*ا/ت ک میخاد نخنده*
ا/ت: باشه پس من براتون صبونه درست میکنم
مثلللل همیشههههههههههههه *که ران بشنوه*
ریندو: مثلللللللل هیمشهههههههههههههههههه
ران: فهمیدممممممم عهههههه
________
یاح یاح این همون فیکیه که گفتم😀🎀👍🏻
عکس ا/ت پرات بعد میزارم بعد چیز اره😀🛐