فیک طلسم شده قسمت ۵۶
جون کوک یهو زد زیره گریه وسط کنسرت
همه ای آرمی ها ناراحت شدن مثل ابر بهار گریه میکرد
یه پسری شبیه جون کوک وارد خانه ای جسیکا شد
و نگاهی به این ور و اون طرف انداخت کسی نبود گوتل هم رفته بودش
بدنبی جون جسیکا رو بلند کرد و بردش بیرون تا رسیدن وسط جنگل داشت برف می اومد جون کوک سرش گرفت بالا دید داره برف میباره یاد جسیکا افتاد که گفته بود وقتی من بمیرم برف میباره اما تنهات نمیزارم و میام دوباره جون کوک فهمید که یه اتفاقی افتاده به گوشی اش زنگ زد اما یه پسره برداشت عینه صدای خودش هق هق گریه میکرد گفت آقا خانم جسیکا قلبش رو دراومده و من دارم میبرمش بیمارستان مرده
جون کوک گوشی ازدستش افتاد و بی هوش شد پسره آدرسشو فرستاد برای جون کوک و گفت بیایید فردا سره قبرش
همه ای آرمی ها ناراحت شدن مثل ابر بهار گریه میکرد
یه پسری شبیه جون کوک وارد خانه ای جسیکا شد
و نگاهی به این ور و اون طرف انداخت کسی نبود گوتل هم رفته بودش
بدنبی جون جسیکا رو بلند کرد و بردش بیرون تا رسیدن وسط جنگل داشت برف می اومد جون کوک سرش گرفت بالا دید داره برف میباره یاد جسیکا افتاد که گفته بود وقتی من بمیرم برف میباره اما تنهات نمیزارم و میام دوباره جون کوک فهمید که یه اتفاقی افتاده به گوشی اش زنگ زد اما یه پسره برداشت عینه صدای خودش هق هق گریه میکرد گفت آقا خانم جسیکا قلبش رو دراومده و من دارم میبرمش بیمارستان مرده
جون کوک گوشی ازدستش افتاد و بی هوش شد پسره آدرسشو فرستاد برای جون کوک و گفت بیایید فردا سره قبرش
۸.۶k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.