پارت پانزدهم (رویای تاریک) 🚫+۱۷🚫
به سمت خونه رفتیم اما تو راه خونه بودیم که آیاتو مسیرش رو عوض کرد
گفتم: کدوم گورستونی داریم میریم؟؟؟
گفت: حرمسرا خب داریم میریم گردش .
گفتم : چرت و پرت تحویلم نده !!
گفت : داریم میریم به سمت عشق .
گفتم : میشه گوه نخوری .
گفت : چه میشه کرد اسم جایی که میخایم بریم عشق هست .
گفتم : خب بریم ببینیم چیه .
آیاتو بردارم داخل یه کلوپ
گفتم : کلوپ عشق واقعاً که خیلی بی شعوری .
گفت : تو پرسیدی منم جواب دادم .🙂🙂
گفتم: حالا که اومدیم بریم خوش بگذرونیم ؟؟
آیاتو گفت : بریم .
گفتم: راستی اینجا فرقی با حرمسرا نداره هاا !!
گفت : حالا شلوغش نکن بعدا میبرمت حرمسرای واقعی 🤭🤭
گفتم : میشه گوه نخوری مغزم با گوه هات پر شده .
( بعدا از 4 ساعت دیوانه بازی )
حرکت کردیم به سمت یه جای دیگه که نمیدونم چی بود و از شدت مستی هم نفهمیدم 😐😐
رسیدیم یه جای خیلی خوشگل درست وسط جنگل کنار آب من دوییدم سمت آب اما پام سر خورد و افتادم تو آب آیاتو پرید تو آب و نجاتم داد
گفتم: چرا تو همیشه قبل از پریدن تو آب لباستو در میاری ؟؟
گفت: تا تو اونو بپوشی . 💕💕
من خنده ریزی زدم اون بغلم کرد و بوسیدم گفتم : باز چرا این کارو کردی .
گفت : نمیدونم بی اختیار بود .
ادامه دارد ....
داستان زیادی کیوت شد نه ؟؟
گفتم: کدوم گورستونی داریم میریم؟؟؟
گفت: حرمسرا خب داریم میریم گردش .
گفتم : چرت و پرت تحویلم نده !!
گفت : داریم میریم به سمت عشق .
گفتم : میشه گوه نخوری .
گفت : چه میشه کرد اسم جایی که میخایم بریم عشق هست .
گفتم : خب بریم ببینیم چیه .
آیاتو بردارم داخل یه کلوپ
گفتم : کلوپ عشق واقعاً که خیلی بی شعوری .
گفت : تو پرسیدی منم جواب دادم .🙂🙂
گفتم: حالا که اومدیم بریم خوش بگذرونیم ؟؟
آیاتو گفت : بریم .
گفتم: راستی اینجا فرقی با حرمسرا نداره هاا !!
گفت : حالا شلوغش نکن بعدا میبرمت حرمسرای واقعی 🤭🤭
گفتم : میشه گوه نخوری مغزم با گوه هات پر شده .
( بعدا از 4 ساعت دیوانه بازی )
حرکت کردیم به سمت یه جای دیگه که نمیدونم چی بود و از شدت مستی هم نفهمیدم 😐😐
رسیدیم یه جای خیلی خوشگل درست وسط جنگل کنار آب من دوییدم سمت آب اما پام سر خورد و افتادم تو آب آیاتو پرید تو آب و نجاتم داد
گفتم: چرا تو همیشه قبل از پریدن تو آب لباستو در میاری ؟؟
گفت: تا تو اونو بپوشی . 💕💕
من خنده ریزی زدم اون بغلم کرد و بوسیدم گفتم : باز چرا این کارو کردی .
گفت : نمیدونم بی اختیار بود .
ادامه دارد ....
داستان زیادی کیوت شد نه ؟؟
۶.۳k
۲۸ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.