خواب آغوش تو میدیدم و بیدار شدم
خواب آغوش تو میدیدم و بیدار شدم
از غم دوری و این فاصله بیمار شدم
من که محتاج به داروی لبانت بودم
نسخه ام گم شد و وابسته سیگار شدم
جگرم سوخت از این حسرت بی آغوشی
تا که باور بکنم بی کس و بی یار شدم
بی تو این قافیه ها سخت بهم می آیند
من از این شاعری ام بی تو چه بیزار شدم
از غم دوری و این فاصله بیمار شدم
من که محتاج به داروی لبانت بودم
نسخه ام گم شد و وابسته سیگار شدم
جگرم سوخت از این حسرت بی آغوشی
تا که باور بکنم بی کس و بی یار شدم
بی تو این قافیه ها سخت بهم می آیند
من از این شاعری ام بی تو چه بیزار شدم
۵۲۸
۱۳ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.