آرمی دوست داشتنییی p4
دکتر اومد وگفت
دکتر: خب، خب خانوم کیم اممم حالتون خوبه فقط باید بیشتر حواستون بخودتون باشه تا اتفاقی نیوفته
+بله چشم
دکتر: میشه یکی از شما بامن بیاین
-من میام
دکتر: پس بفرمایید
دکتر:خب.... راستش اقای کیم میدونیم طرفداراتون براتون ارزشمندن من فهمیدم که اون یه ارمیه و خب باید براتون مهم باشه درسته؟
-ب... بله ولی منظورتون چیه؟
دکتر: ایشون تو سرشون یه تومور دارن که نزدیک به مغزشون هست و خیلی خطرناکه و باید حتما عمل بشن و گرنه فوت میکنن
-چ.... چی؟
ته ویو
وقتی دکتر اون حرفا رو میگفت دلم برای هه را میسوخت و همون لحظه ی قطره اشک از جلو چشمم اومد
(بچه ها این فیکه ولی توی معرفی یادم رفت یه چیزی رو راجب تهیونگ بگم اینکه توی این فیک تهیونگ بیماری قلبی داره و ناراحتی و استرس براش خوب نیست این فیکه و واقعی نیست)
که یه دفه سمت چپ سینم درد گرفت و پاهام سست شد دکتر: ا.... اقای کیم حالتون خوبه؟(داد و نگران)
-خو.... خوبم فقط یواش نمیخوام دوستام بفهمن که تهیونگ چشماشو بست و بیهوش شد
جیمین ویو
داشتیم با هه را میگفتیم و میخندیدم که باصدای داد دکتر که دم در بود خندمون محو شد و صورتمون رو ب سمت در چرخونیدم و با حالت نگران به در نگاه کردیم که دکتر با شتاب اومد تو
دکتر: دوستتون حالش بد شده سریع بیاین (داد)
با حرف دکتر سریع رفتیم بیرون و دیدیم تهیونگ بیهوش افتاده روزمین پرستارا اومدن و تهیونگ رو بردن تو اتاق دکتر گفت
دکتر: با علاعمی که دوستتون دارن مثل اینکه بیماری قلبی دارن باید خیلی مراقبشون باشید
جیمین: بله.. چشم الان چی میشه؟
دکتر: باید معاینشون کنم
شوگا و نامجون و جونگ کوک پیش هه را موندن و منو جین و جی هوپ رفتیم پیش دکتر دکتر معایته کرد و رو به همون گفت
جیمین: چیزی شده دکتر؟
دکتر باحالت تاسف بهمون نگاه کرد و گفت
دکتر: متاسفانه ایشون.......
بیاپایینن
خماریییییییی یاح یاح یاح
شرایط نداره تا شب اگه تونستید خوب حمایت کنید یعنی تا ساعت 12 براتون اپ میکنم
دکتر: خب، خب خانوم کیم اممم حالتون خوبه فقط باید بیشتر حواستون بخودتون باشه تا اتفاقی نیوفته
+بله چشم
دکتر: میشه یکی از شما بامن بیاین
-من میام
دکتر: پس بفرمایید
دکتر:خب.... راستش اقای کیم میدونیم طرفداراتون براتون ارزشمندن من فهمیدم که اون یه ارمیه و خب باید براتون مهم باشه درسته؟
-ب... بله ولی منظورتون چیه؟
دکتر: ایشون تو سرشون یه تومور دارن که نزدیک به مغزشون هست و خیلی خطرناکه و باید حتما عمل بشن و گرنه فوت میکنن
-چ.... چی؟
ته ویو
وقتی دکتر اون حرفا رو میگفت دلم برای هه را میسوخت و همون لحظه ی قطره اشک از جلو چشمم اومد
(بچه ها این فیکه ولی توی معرفی یادم رفت یه چیزی رو راجب تهیونگ بگم اینکه توی این فیک تهیونگ بیماری قلبی داره و ناراحتی و استرس براش خوب نیست این فیکه و واقعی نیست)
که یه دفه سمت چپ سینم درد گرفت و پاهام سست شد دکتر: ا.... اقای کیم حالتون خوبه؟(داد و نگران)
-خو.... خوبم فقط یواش نمیخوام دوستام بفهمن که تهیونگ چشماشو بست و بیهوش شد
جیمین ویو
داشتیم با هه را میگفتیم و میخندیدم که باصدای داد دکتر که دم در بود خندمون محو شد و صورتمون رو ب سمت در چرخونیدم و با حالت نگران به در نگاه کردیم که دکتر با شتاب اومد تو
دکتر: دوستتون حالش بد شده سریع بیاین (داد)
با حرف دکتر سریع رفتیم بیرون و دیدیم تهیونگ بیهوش افتاده روزمین پرستارا اومدن و تهیونگ رو بردن تو اتاق دکتر گفت
دکتر: با علاعمی که دوستتون دارن مثل اینکه بیماری قلبی دارن باید خیلی مراقبشون باشید
جیمین: بله.. چشم الان چی میشه؟
دکتر: باید معاینشون کنم
شوگا و نامجون و جونگ کوک پیش هه را موندن و منو جین و جی هوپ رفتیم پیش دکتر دکتر معایته کرد و رو به همون گفت
جیمین: چیزی شده دکتر؟
دکتر باحالت تاسف بهمون نگاه کرد و گفت
دکتر: متاسفانه ایشون.......
بیاپایینن
خماریییییییی یاح یاح یاح
شرایط نداره تا شب اگه تونستید خوب حمایت کنید یعنی تا ساعت 12 براتون اپ میکنم
۶.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.