میدونم...
فیک جونگکوک
پارت:1
علامت ها:جونگکوک:+|ات:-|تهیونگ:÷
÷اخه از چیه این خنگول خوشت اومده
+من چه میدونم دوست توعه فک میکنی خنگه
÷فک نمیکنم هست
+از نظر من خیلیم قشنگه
÷کوک انگار شوخی شوخی جدی از ات خوشت اومده
+فک کردی پنج ماهه مخت رو باهاش خوردم دارم دروغ میگم
÷نه ولی منتظر بودم زود از یادت بره
+فعلا ک نرفته
تهیونگ با دست توی سر جونگکوک زد و گفت:
÷نمردیم دیدیم ک توهم واقعا از یکی خوشت اومده
+حوصله مسخره بازی ندارم ته
÷ادم چص
+بهتر نیست بری دیگه در هر صورت ک فردا توی مدرسه همو میبینیم
÷همو میبینیم؟یا اونو میبینی ؟
جونگکوک ضربه محکمی به کمر تهیونگ زد
÷اخخ وحشی
+تا تو باشی دیگه ب من گیر ندی خودت کات کردی فک نکن دیگه قرار نیست از کسی خوشت بیادا ی کاری میکنم گریه کنی
÷حالا اونی ک داره گریه میکنه تویی
+داشتی میرفتی برو دیگه
÷خجالت بکش داری رفیق قشنگتو از خونه بیرون میکنی
+برو دیگه خدافظ
تهیونگ سمت در رفت و در رو باز کرد ولی یهو برگشت سمت جونگکوک
+چی شد
÷میگم ی وقت فردا نپره از دهنم بش بگم خیلی قشنگه
جونگکوک بالشتش رو برداشت رو به سمت تهیونگ پرت کرد
همون موقع تهیونگ سریع از اتاق کوک بیرون اومد و درو بست
+رو مخ
پشت گردنش رو لمس کردم و اروم خندید
+خب قشنگه منتها تو کوری
جونگکوک بعد مدت زیادی از ی دختر خوشش اومده بود
دختری ک هیچ حسی ب کوک نداشت و از قضا دوست تهیونگ بود
و هر روز جلو چشم کوک
هرچقدر سعی میکرد خودشو با اینکه این احساس هوسه و زود گذره قانع کنه
کافی بود ک به دختر بر بخوره تا تمام احساساتش برگرده
برای بقیه دختر ی ادم معمولی بود ولی برای کوک...ادامه دارد
[لیدی جئونتون برگشته ها😔🌚💅🏻]
پارت:1
علامت ها:جونگکوک:+|ات:-|تهیونگ:÷
÷اخه از چیه این خنگول خوشت اومده
+من چه میدونم دوست توعه فک میکنی خنگه
÷فک نمیکنم هست
+از نظر من خیلیم قشنگه
÷کوک انگار شوخی شوخی جدی از ات خوشت اومده
+فک کردی پنج ماهه مخت رو باهاش خوردم دارم دروغ میگم
÷نه ولی منتظر بودم زود از یادت بره
+فعلا ک نرفته
تهیونگ با دست توی سر جونگکوک زد و گفت:
÷نمردیم دیدیم ک توهم واقعا از یکی خوشت اومده
+حوصله مسخره بازی ندارم ته
÷ادم چص
+بهتر نیست بری دیگه در هر صورت ک فردا توی مدرسه همو میبینیم
÷همو میبینیم؟یا اونو میبینی ؟
جونگکوک ضربه محکمی به کمر تهیونگ زد
÷اخخ وحشی
+تا تو باشی دیگه ب من گیر ندی خودت کات کردی فک نکن دیگه قرار نیست از کسی خوشت بیادا ی کاری میکنم گریه کنی
÷حالا اونی ک داره گریه میکنه تویی
+داشتی میرفتی برو دیگه
÷خجالت بکش داری رفیق قشنگتو از خونه بیرون میکنی
+برو دیگه خدافظ
تهیونگ سمت در رفت و در رو باز کرد ولی یهو برگشت سمت جونگکوک
+چی شد
÷میگم ی وقت فردا نپره از دهنم بش بگم خیلی قشنگه
جونگکوک بالشتش رو برداشت رو به سمت تهیونگ پرت کرد
همون موقع تهیونگ سریع از اتاق کوک بیرون اومد و درو بست
+رو مخ
پشت گردنش رو لمس کردم و اروم خندید
+خب قشنگه منتها تو کوری
جونگکوک بعد مدت زیادی از ی دختر خوشش اومده بود
دختری ک هیچ حسی ب کوک نداشت و از قضا دوست تهیونگ بود
و هر روز جلو چشم کوک
هرچقدر سعی میکرد خودشو با اینکه این احساس هوسه و زود گذره قانع کنه
کافی بود ک به دختر بر بخوره تا تمام احساساتش برگرده
برای بقیه دختر ی ادم معمولی بود ولی برای کوک...ادامه دارد
[لیدی جئونتون برگشته ها😔🌚💅🏻]
۲۷.۷k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.