فیک تهیونگ(پارت۹)
یونهی: در خروج پشت اون کمد خرابه هست...
جیمین: اوکی ولی چطور میخوایم فرار کنیم وقتی دست و پا هامون بسته است؟
یونهی:عااا درسته! به اینش فکر نکرده بودم
نامجون: شاید اگه سعی کنیم دست و پا های همدیگه رو باز کنیم بتونیم همه مون ازاد بشیم.
کوک: چطور؟
نامجون: سعی کنید صندلی هاتون رو از پشت به هم نزدیک کنید بعد با دست خودتون دست اون یکی رو باز کنید. اینجوری میتونیم فرار کنیم.
یونگی: وااو نامجونا بلخره هوشت فعال شد.
جین: درسته...حالا بیاین همین کاری که گفت رو انجام بدیم....
☆ده دقیقه بعد☆
کوک: ووو بلخره آهاا اینم از این....و تمام بلخره ازاد شدیم.
تهیونگ: خوبه. حالا باید اون کمد رو از سر راه ببریم کنار
یونهی: اره. زود باشید. وقت زیادی نداریم باید هر چه سریع تر این کمد رو بزنیم کنار....
(کمد رو کنار زدن)
جیهوپ: پس اون در مخفی که ازش حرف میزدی اینه.
یونهی: اره همینه. بیاین بریم
*از دید یونهی*
در رو باز کردیم از پله ها به پایین رفتیم...هنوز همونطور که قبلا بود مونده و البته یک مورد دیگه هم تغییر نکرده اون دَر...
جیمین: این در خروجه؟
یونهی: نه. در خروج ته راهرو هست تا جایی که یادم میاد این یکی درش قفل بود ولی شاید بشه درش رو باز کرد.
دستگیره در رو به پایین کشیدم و در کمال تعجب در اتاق باز شد...
جیهوپ: اوه باز شد که!
یونهی: عجیبه.بیاین بریم داخلش
(رفتن داخل اتاق)
یونهی: اینا دیگه چیه؟
جونگکوک: این همه اسلحه سلاح اینجا چیکار میکنه؟
یونگی: یونهی تو از وجود اینا خبر داشتی؟
یونهی: نه نمیدونستم....
نامجون: فکر کنم بهتر باشه یه چند تا رو محض احتیاط برداریم. ممکنه حین فرار گیرمون بیارن.
جین: نامجون راست میگه...بدوید یه چند تا سلاح بردارین تا بریم...
☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
ادامه دارد...
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
جیمین: اوکی ولی چطور میخوایم فرار کنیم وقتی دست و پا هامون بسته است؟
یونهی:عااا درسته! به اینش فکر نکرده بودم
نامجون: شاید اگه سعی کنیم دست و پا های همدیگه رو باز کنیم بتونیم همه مون ازاد بشیم.
کوک: چطور؟
نامجون: سعی کنید صندلی هاتون رو از پشت به هم نزدیک کنید بعد با دست خودتون دست اون یکی رو باز کنید. اینجوری میتونیم فرار کنیم.
یونگی: وااو نامجونا بلخره هوشت فعال شد.
جین: درسته...حالا بیاین همین کاری که گفت رو انجام بدیم....
☆ده دقیقه بعد☆
کوک: ووو بلخره آهاا اینم از این....و تمام بلخره ازاد شدیم.
تهیونگ: خوبه. حالا باید اون کمد رو از سر راه ببریم کنار
یونهی: اره. زود باشید. وقت زیادی نداریم باید هر چه سریع تر این کمد رو بزنیم کنار....
(کمد رو کنار زدن)
جیهوپ: پس اون در مخفی که ازش حرف میزدی اینه.
یونهی: اره همینه. بیاین بریم
*از دید یونهی*
در رو باز کردیم از پله ها به پایین رفتیم...هنوز همونطور که قبلا بود مونده و البته یک مورد دیگه هم تغییر نکرده اون دَر...
جیمین: این در خروجه؟
یونهی: نه. در خروج ته راهرو هست تا جایی که یادم میاد این یکی درش قفل بود ولی شاید بشه درش رو باز کرد.
دستگیره در رو به پایین کشیدم و در کمال تعجب در اتاق باز شد...
جیهوپ: اوه باز شد که!
یونهی: عجیبه.بیاین بریم داخلش
(رفتن داخل اتاق)
یونهی: اینا دیگه چیه؟
جونگکوک: این همه اسلحه سلاح اینجا چیکار میکنه؟
یونگی: یونهی تو از وجود اینا خبر داشتی؟
یونهی: نه نمیدونستم....
نامجون: فکر کنم بهتر باشه یه چند تا رو محض احتیاط برداریم. ممکنه حین فرار گیرمون بیارن.
جین: نامجون راست میگه...بدوید یه چند تا سلاح بردارین تا بریم...
☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆♡☆
ادامه دارد...
#bts #army #namjoon #jin #suga #jhope #jimin #taehyung #jk #rm #wwh #agustd #sunshin #mochi #v #golden #seven #purple #korea#seoul #kdrama #kpop #lgbt #anime #wisgoon #تکپارتی #چندپارتی #سناریو #فیک #ویسگون
۱۱.۶k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.