ادامه پارت 14
.
+خب یادم رفته بود، ولی خیلی یهویی بود انتظار نداشتم
_اها، حالا چی میخواستی بگی؟
+میگم، چرا اینا انقدر بهت احترام میزارن ها؟
_چون قراره به زودی دشمنم رو از سر راهم بردارم و رسما همه بفهمن که من کی هستم
+خب کی هستی؟
_عجب احمقی هستیا...
+عهههه انقدر بهم نگو احمق
_باشه باشه حالا هم داد نزن چون بهمون شک میکنن
+باش، خب بگو
_چیو
+بنظرت چیو😑
_اهاا، خب ببین اونا بهم گفتن که باید حداقل یه نامزدی چیزی داشته باشی تا بتونیم بهت اعتماد کنیم
+اها بعد چه ربطی به نامزدت داره؟
_خب ببین اگه یه روزی من افتادم مردم..
+تو غلط میکنی بمیری، زبونتو گاز بگیر بیشعور....(یکم حساسه روش😂)
_بابا گفتم اگه یه روز، من که به این راحتیا نمیمیرم، بعدشم بزار حرفم رو بزنم
+باش، بوگو
_خب اونا میگن که اگه یه روز به من اتفاقی افتاد حداقل نامزدی داشته باشم که بتونه نسل من رو ادامه بده، اوکی شدی؟
+اره، ولی کی قراره دشمنتو شکست بدی؟
_امشب( پوزخند)
+امشب؟
_اره
+مگه اینجاست؟
_اهوم، نگاه کن داره میاد سمتمون، هواست باشه که تو نامزدمی
+کو؟ اها اها دیدمش اوکی
℅به به اقای جئون، چه عجب بعد از مدت ها دیدمتون
_حرفت چیه هوانگ؟
℅این لیدی زیبا کین؟ معرفی نمیکنی؟
®کوک اتو به خودش چسبوند..
_نامزدمه
℅اوه! واقعا؟ مگه کسی هم دوس داره با تو باشه؟
_مگه چمه؟
℅چت نیس، ادم کش
_(با این حرفش عصبی شدم)حرف دهنتو بفهم مرتیکه، ادم کش خودتی که خانوادمو ازم گرفتی
℅به هر حال تقصیر خودته، من میرم، فعلا لیدی
_ایششش
+کوک، اون منظورش از ادم کش چی بود؟
_لطفا تو دیگه اینو تکرار نکن
+باشه، ولی منظورش؟
_خب بعدا بهت میگم
+باوشه.
(ساعت 12 شب هنوز مهمونی)
_خب ات،
+هوم
_الان وقتشه نمایش باشکوه منو ببینی
+نمایش؟
_هیش، فقط تماشا کن
+باشه
_(پشت بی سیم)حالا
®یهو پنجره ها شکست و ازشون اتیش زد داخل، کوک یه ماسک اکسیژن به ات داد که بزنه به صورتش، همه ی چراغا خاموش شد همین طور تیر اندازی میشد و اعضای اون باند هوانگ از بین میرفتند حتی خودش، بمب ها اتشی میزدند که وقتی اهنگ DARK SIDE رو صداش زیاد کردند با اهنگ هماهنگ شدند و رقص نور بینظیری بود، درسته همه ی اینا خرابی و کشتار بود ولی به طرز عجیبی زیبا و فوقالعاده بود، خون روی هوا میچرخید...
پایان پارت14
شرایط پارت15
لایک:12
بیاین کامنتا بگین خوب بود یا نه؟
یه ویدیو هم هس که درمورد این پارته، حتما میزارمش
+خب یادم رفته بود، ولی خیلی یهویی بود انتظار نداشتم
_اها، حالا چی میخواستی بگی؟
+میگم، چرا اینا انقدر بهت احترام میزارن ها؟
_چون قراره به زودی دشمنم رو از سر راهم بردارم و رسما همه بفهمن که من کی هستم
+خب کی هستی؟
_عجب احمقی هستیا...
+عهههه انقدر بهم نگو احمق
_باشه باشه حالا هم داد نزن چون بهمون شک میکنن
+باش، خب بگو
_چیو
+بنظرت چیو😑
_اهاا، خب ببین اونا بهم گفتن که باید حداقل یه نامزدی چیزی داشته باشی تا بتونیم بهت اعتماد کنیم
+اها بعد چه ربطی به نامزدت داره؟
_خب ببین اگه یه روزی من افتادم مردم..
+تو غلط میکنی بمیری، زبونتو گاز بگیر بیشعور....(یکم حساسه روش😂)
_بابا گفتم اگه یه روز، من که به این راحتیا نمیمیرم، بعدشم بزار حرفم رو بزنم
+باش، بوگو
_خب اونا میگن که اگه یه روز به من اتفاقی افتاد حداقل نامزدی داشته باشم که بتونه نسل من رو ادامه بده، اوکی شدی؟
+اره، ولی کی قراره دشمنتو شکست بدی؟
_امشب( پوزخند)
+امشب؟
_اره
+مگه اینجاست؟
_اهوم، نگاه کن داره میاد سمتمون، هواست باشه که تو نامزدمی
+کو؟ اها اها دیدمش اوکی
℅به به اقای جئون، چه عجب بعد از مدت ها دیدمتون
_حرفت چیه هوانگ؟
℅این لیدی زیبا کین؟ معرفی نمیکنی؟
®کوک اتو به خودش چسبوند..
_نامزدمه
℅اوه! واقعا؟ مگه کسی هم دوس داره با تو باشه؟
_مگه چمه؟
℅چت نیس، ادم کش
_(با این حرفش عصبی شدم)حرف دهنتو بفهم مرتیکه، ادم کش خودتی که خانوادمو ازم گرفتی
℅به هر حال تقصیر خودته، من میرم، فعلا لیدی
_ایششش
+کوک، اون منظورش از ادم کش چی بود؟
_لطفا تو دیگه اینو تکرار نکن
+باشه، ولی منظورش؟
_خب بعدا بهت میگم
+باوشه.
(ساعت 12 شب هنوز مهمونی)
_خب ات،
+هوم
_الان وقتشه نمایش باشکوه منو ببینی
+نمایش؟
_هیش، فقط تماشا کن
+باشه
_(پشت بی سیم)حالا
®یهو پنجره ها شکست و ازشون اتیش زد داخل، کوک یه ماسک اکسیژن به ات داد که بزنه به صورتش، همه ی چراغا خاموش شد همین طور تیر اندازی میشد و اعضای اون باند هوانگ از بین میرفتند حتی خودش، بمب ها اتشی میزدند که وقتی اهنگ DARK SIDE رو صداش زیاد کردند با اهنگ هماهنگ شدند و رقص نور بینظیری بود، درسته همه ی اینا خرابی و کشتار بود ولی به طرز عجیبی زیبا و فوقالعاده بود، خون روی هوا میچرخید...
پایان پارت14
شرایط پارت15
لایک:12
بیاین کامنتا بگین خوب بود یا نه؟
یه ویدیو هم هس که درمورد این پارته، حتما میزارمش
۶.۰k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.