طلسم عشق خون آشام پارت ۷
جیمین : با یه حرکت ا/ت رو بلند کردم و بردمش بیرون گذاشتمش تو ماشین و راهی بیمارستان شدیم به بیمارستان رسیدیم مستقیم ا/ت رو بردن تو اتاق عمل و گفتن یکی از کلیه هاش آسیب دیده و شکاف برداشته ( چه دروغی😂)
جیمین : ا/ت رو بردن اتاق عمل ماهم روی صندلی های راهرو نشستیم بعد از یک ساعت دکتر اومد بیرون همه به سمتش هجوم بردیم تهیونگ با تته پته گفت : چیشده حال ا/ت خوبه؟
دکتر : چه نسبتی باهاش دارین
جیمین تو ذهنش : بزنم تو دهنش ما میگیم حالش چطوره اون وقت این پدصگ میگه چه نسبتی باهاش دارین
تهیونگ با حرص : یکی از فامیل هاشونیم
دکتر : متاسفم ، دوتا کلیه ش رو از دست داده باید بهش کلیه بدیم وگرنه میمیره کسی با ا/ت هم گروه خونی هست؟اصلا ا/ت گروه خونیش چیه؟
نامجون : ب+
تهیونگ : خب من و جیمین گروه خونیمون ب+ هست میتونیم بهش کلیه بدیم؟چون ا/ت به دوتا کلیه نیاز داره من یکی میدم جیمینم یکی
دکتر قبول کرد و من و تهیونگ رو بردن اتاق عمل و بعد هیچی نفهمیدم
از زبون نامجون : جیمین و تهیونگ رو بردن اتاق عمل تا به ا/ت کلیه بدن دوباره بعد از یک ساعت دکتر اومد و گفت : خداروشکر عمل هرسه تاشون موفقیت آمیز بود و هرسه تاشون بهوش اومدن بعد از چند دقیقه تهیونگ رو آوردن بیرون و به بخش منتقلش کردن حالش خوب بود ولی بیهوش بود بعد از پنددقیقه ا/ت روهم آوردن بیرون و به بخش منتقل شد نگاهم به صورتش افتاد با خودم گفتم طفلک ببین چقدر کتکش زدن چنددقیقه بعد هم جیمینو آوردن بیچاره رنگش مثل گچ دیوار بود حتما ترسیده😄
رفتیم پیش تهیونگ و جیمین و ا/ت حالشون کاملا خوب بود قرار بود فردا مرخص بشن.
فردا صبح ( از زبون جین ) : صبح بیدار شدم رفتم تو اتاق بچه ها دیدم اونام بیدار شدن داشتیم کارهای ترخیص ا/ت رو انجام میدادیم که بریم کارهارو انجام دادیم و رفتیم سوار ماشین شدیم.
چندماه بعد : داشتم صبح خودم رو آماده میکردم که برم دانشگاه رفتم صبحونه خوردم دیگه با پسرا راحت بودم از خونه زدیم بیرون داشتیم میرفتیم تو ماشین که یهو...........
پایان پارت 7😁
جیمین : ا/ت رو بردن اتاق عمل ماهم روی صندلی های راهرو نشستیم بعد از یک ساعت دکتر اومد بیرون همه به سمتش هجوم بردیم تهیونگ با تته پته گفت : چیشده حال ا/ت خوبه؟
دکتر : چه نسبتی باهاش دارین
جیمین تو ذهنش : بزنم تو دهنش ما میگیم حالش چطوره اون وقت این پدصگ میگه چه نسبتی باهاش دارین
تهیونگ با حرص : یکی از فامیل هاشونیم
دکتر : متاسفم ، دوتا کلیه ش رو از دست داده باید بهش کلیه بدیم وگرنه میمیره کسی با ا/ت هم گروه خونی هست؟اصلا ا/ت گروه خونیش چیه؟
نامجون : ب+
تهیونگ : خب من و جیمین گروه خونیمون ب+ هست میتونیم بهش کلیه بدیم؟چون ا/ت به دوتا کلیه نیاز داره من یکی میدم جیمینم یکی
دکتر قبول کرد و من و تهیونگ رو بردن اتاق عمل و بعد هیچی نفهمیدم
از زبون نامجون : جیمین و تهیونگ رو بردن اتاق عمل تا به ا/ت کلیه بدن دوباره بعد از یک ساعت دکتر اومد و گفت : خداروشکر عمل هرسه تاشون موفقیت آمیز بود و هرسه تاشون بهوش اومدن بعد از چند دقیقه تهیونگ رو آوردن بیرون و به بخش منتقلش کردن حالش خوب بود ولی بیهوش بود بعد از پنددقیقه ا/ت روهم آوردن بیرون و به بخش منتقل شد نگاهم به صورتش افتاد با خودم گفتم طفلک ببین چقدر کتکش زدن چنددقیقه بعد هم جیمینو آوردن بیچاره رنگش مثل گچ دیوار بود حتما ترسیده😄
رفتیم پیش تهیونگ و جیمین و ا/ت حالشون کاملا خوب بود قرار بود فردا مرخص بشن.
فردا صبح ( از زبون جین ) : صبح بیدار شدم رفتم تو اتاق بچه ها دیدم اونام بیدار شدن داشتیم کارهای ترخیص ا/ت رو انجام میدادیم که بریم کارهارو انجام دادیم و رفتیم سوار ماشین شدیم.
چندماه بعد : داشتم صبح خودم رو آماده میکردم که برم دانشگاه رفتم صبحونه خوردم دیگه با پسرا راحت بودم از خونه زدیم بیرون داشتیم میرفتیم تو ماشین که یهو...........
پایان پارت 7😁
۹۷.۶k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.