تک پارتی(وقتی شب....)
#هیونجین
#استری_کیدز
وقتی شب همش از تخت پرتش میکنی پایین حتی وقتی میاد رو تخت تو دوباره پرتش میکنی پایین (😐💔)
کلافه پایین تخت نشسته بود و با اخم به تویی که روی تخت توی خواب ناز بودی و با جسمت کل فضای تخت رو گرفته بودی، نگاه میکرد.
این بار سوم توی اون شب بود که از تخت با پاهات پرتش کرده بودی پایین
کمرش رو گرفته بود وبا حرص نگاهت میکرد
_ هی خدا..
میخواست فریاد بزنه که با دیدن قیافه ی غرق در خوابت و کیوت بودن صورتت صداش رو خفه میکنه
_ اههه...حتی وحشی بودنش هم کیوته
از کلافگی موهاش رو به هم میریزه و پوفی میکشه
_ لعنتییییی....چیزی هم نمیشه بهش گفت
دوباره نگاهش به صورتت میوفته که ایندفعه آهی میکشه و بعد لبخند کمرنگی میزنه...
خودش رو کمی بهت نزدیک میکنه و همینطور که پایین تخت نشسته بود...دستش رو به صورت غرق در خوابت میرسونه و نوازش بار دستش رو روی پوست سفید و لطیفت میکشه
_ هی...چه میشه کرد خانوم هوانگ...وقتی منو اینطوری عاشق خودت کردی ؟
#استری_کیدز
وقتی شب همش از تخت پرتش میکنی پایین حتی وقتی میاد رو تخت تو دوباره پرتش میکنی پایین (😐💔)
کلافه پایین تخت نشسته بود و با اخم به تویی که روی تخت توی خواب ناز بودی و با جسمت کل فضای تخت رو گرفته بودی، نگاه میکرد.
این بار سوم توی اون شب بود که از تخت با پاهات پرتش کرده بودی پایین
کمرش رو گرفته بود وبا حرص نگاهت میکرد
_ هی خدا..
میخواست فریاد بزنه که با دیدن قیافه ی غرق در خوابت و کیوت بودن صورتت صداش رو خفه میکنه
_ اههه...حتی وحشی بودنش هم کیوته
از کلافگی موهاش رو به هم میریزه و پوفی میکشه
_ لعنتییییی....چیزی هم نمیشه بهش گفت
دوباره نگاهش به صورتت میوفته که ایندفعه آهی میکشه و بعد لبخند کمرنگی میزنه...
خودش رو کمی بهت نزدیک میکنه و همینطور که پایین تخت نشسته بود...دستش رو به صورت غرق در خوابت میرسونه و نوازش بار دستش رو روی پوست سفید و لطیفت میکشه
_ هی...چه میشه کرد خانوم هوانگ...وقتی منو اینطوری عاشق خودت کردی ؟
۴۵.۹k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.